تاثير دعا در روح جمعي
يعني اگر همه انسانها دست به دست هم اين دعا را کنند ميبينيم بعد از مدتي همه انسانها روحي? لطيفي پيدا کردند و از جنگ بيزارند. با توجه به اين نکته ميفهميم ارتباط روح جمعي چه فايده دارد. شايد قبلاً نميتوانستيم تاثير ارتباط روح جمعي را درک کنيم، ولي آن ارتباط ميخواهد زمينه و بستر را آماده کند و تاثير ارتباط روح جمعي آني است. اما اگر تاثير فوري نميگذارد به اين دليل است که مجموع تشعشع بشر منفي است. اما اگر برآيند تشعشع اين 7 ميليارد مثبت بشود اتفاق خاصي مي افتد. آنجا که در قرآن گفته ميشود که فلان قوم دچار غضب شده، چون تشعشع غالب آن قوم به شدت منفي بوده و بازتاب آن هم منفي بوده و ما ميفهميم چه طور يک قوم در ظلالت و بدبختي غوطه ور شدند. ما الان مي فهميم که چه طور ميشود به سمت بشر گمراهي بيايد و يا هدايت بيايد. پس ميفهميم چه طور تشعشع فرد به فرد ما ميتواند در اين قضيه تاثير داشته باشد. الان هر کسي فکر ميکند حالا من يکي خوب و مثبت فکر کنم چه تاثيري دارد؟ اما ما الان تاثير آن را مي فهميم.
پس وقتي در مذاهب بحث دعا مطرح شده درست است با کلام مطرح شده اما شعور پشت آن کلام قرار بوده کاري انجام بدهد. اما در طول دوران، شعور از بين رفته و فقط کلمات باقي مانده است. اگر ما الان شعور را تنظيم کنيم آن کلام تاثير ميگذارد. الان ما ميتوانيم بحثهاي دقيقي درباره دعا و نفرين داشته باشيم و کنترل تشعشع منفي 4 هم به همين دليل نگه داشته شده براي اين دوره.
ما با يک نفرين، يک شعور به هستي تزريق مي کنيم و يک دعا هم شعور به هستي تزريق ميکند. ما بايد شناخت دقيق داشته باشيم تا متوجه اين تاثيرات بشويم ما قرار است به پاسخ اين سوال برسيم که هدف از دعا چيست؟ اگر به اين جواب برسيم متوجه پيشنهادهاي اديان ميشويم که چرا مردم را به دعا دعوت مي کردند. آيا اديان اشتباه کرده اند ؟ تاريخ اشتباه کرده؟ نه، اشتباه نشده.
اصل موضوع درست بوده و کم کم روح موضوع کنار رفته و ظاهرآن باقي مانده است. بعد کم کم منافع فردي در ميان آمده و وقتي منافع فردي به ميان بيايد پاي اشک هم به ميان مي آيد. اما کيست که اشکش به خاطر حيرت باشد؟ کيست که اشکش به خاطره عشق باشد؟
اگر بگوئيد امير المومنين هم گريه مي کرده اند ،ولي ما ميدانيم که آنها به ما ياد دادند « الا ان اوليا الله لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنون » پس گريه ايشان از حزن و ترس نبوده. اگر ما آنها را به عنوان الگو قبول داريم، بنابراين نبايد نگاه فيزيکي و ظاهري داشته باشيم و نبايد اين ظاهر را ملاک قرار بدهيم و بايد دنبال معرفت گفتار و کردارشان باشيم.
ما ميدانيم ميکروارگانيزم هايي وجود دارند که در هاگهاي خود مخفي هستند، اما به محض اينکه تشعشع منفي از يک حدي بالاتر برود بيرون مي آيند يا اگر تشعشع مثبت بالا برود بعضي از ميکروارگانيزمهاي مثبت از هاگ خود بيرون مي آيند که تاثير مثبت دارند. پس ويروس هاي مهلکي در انتظار هستند. مثلا ممکن است ميکرو ارگانيزم هايي با شرايط طبيعي بيرون بيايند .مثلا اگر حد جيوه در آب بالا برود، ممکن است فعال بشوند و بازتاب منفي به همراه داشته باشد.
ترم 7- جلسه3 - بخش2
استاد طاهري
يعني اگر همه انسانها دست به دست هم اين دعا را کنند ميبينيم بعد از مدتي همه انسانها روحي? لطيفي پيدا کردند و از جنگ بيزارند. با توجه به اين نکته ميفهميم ارتباط روح جمعي چه فايده دارد. شايد قبلاً نميتوانستيم تاثير ارتباط روح جمعي را درک کنيم، ولي آن ارتباط ميخواهد زمينه و بستر را آماده کند و تاثير ارتباط روح جمعي آني است. اما اگر تاثير فوري نميگذارد به اين دليل است که مجموع تشعشع بشر منفي است. اما اگر برآيند تشعشع اين 7 ميليارد مثبت بشود اتفاق خاصي مي افتد. آنجا که در قرآن گفته ميشود که فلان قوم دچار غضب شده، چون تشعشع غالب آن قوم به شدت منفي بوده و بازتاب آن هم منفي بوده و ما ميفهميم چه طور يک قوم در ظلالت و بدبختي غوطه ور شدند. ما الان مي فهميم که چه طور ميشود به سمت بشر گمراهي بيايد و يا هدايت بيايد. پس ميفهميم چه طور تشعشع فرد به فرد ما ميتواند در اين قضيه تاثير داشته باشد. الان هر کسي فکر ميکند حالا من يکي خوب و مثبت فکر کنم چه تاثيري دارد؟ اما ما الان تاثير آن را مي فهميم.
پس وقتي در مذاهب بحث دعا مطرح شده درست است با کلام مطرح شده اما شعور پشت آن کلام قرار بوده کاري انجام بدهد. اما در طول دوران، شعور از بين رفته و فقط کلمات باقي مانده است. اگر ما الان شعور را تنظيم کنيم آن کلام تاثير ميگذارد. الان ما ميتوانيم بحثهاي دقيقي درباره دعا و نفرين داشته باشيم و کنترل تشعشع منفي 4 هم به همين دليل نگه داشته شده براي اين دوره.
ما با يک نفرين، يک شعور به هستي تزريق مي کنيم و يک دعا هم شعور به هستي تزريق ميکند. ما بايد شناخت دقيق داشته باشيم تا متوجه اين تاثيرات بشويم ما قرار است به پاسخ اين سوال برسيم که هدف از دعا چيست؟ اگر به اين جواب برسيم متوجه پيشنهادهاي اديان ميشويم که چرا مردم را به دعا دعوت مي کردند. آيا اديان اشتباه کرده اند ؟ تاريخ اشتباه کرده؟ نه، اشتباه نشده.
اصل موضوع درست بوده و کم کم روح موضوع کنار رفته و ظاهرآن باقي مانده است. بعد کم کم منافع فردي در ميان آمده و وقتي منافع فردي به ميان بيايد پاي اشک هم به ميان مي آيد. اما کيست که اشکش به خاطر حيرت باشد؟ کيست که اشکش به خاطره عشق باشد؟
اگر بگوئيد امير المومنين هم گريه مي کرده اند ،ولي ما ميدانيم که آنها به ما ياد دادند « الا ان اوليا الله لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنون » پس گريه ايشان از حزن و ترس نبوده. اگر ما آنها را به عنوان الگو قبول داريم، بنابراين نبايد نگاه فيزيکي و ظاهري داشته باشيم و نبايد اين ظاهر را ملاک قرار بدهيم و بايد دنبال معرفت گفتار و کردارشان باشيم.
ما ميدانيم ميکروارگانيزم هايي وجود دارند که در هاگهاي خود مخفي هستند، اما به محض اينکه تشعشع منفي از يک حدي بالاتر برود بيرون مي آيند يا اگر تشعشع مثبت بالا برود بعضي از ميکروارگانيزمهاي مثبت از هاگ خود بيرون مي آيند که تاثير مثبت دارند. پس ويروس هاي مهلکي در انتظار هستند. مثلا ممکن است ميکرو ارگانيزم هايي با شرايط طبيعي بيرون بيايند .مثلا اگر حد جيوه در آب بالا برود، ممکن است فعال بشوند و بازتاب منفي به همراه داشته باشد.
ترم 7- جلسه3 - بخش2
استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر