وَاضْرِبُوهُنََّ در سوره نساء
آنچه که مسلم است و همیشه باعث تضاد و تفرقه میشود ذهن زود قضاوتگر آدمی است که اگر انسان کمی بتواند شاهد شده و از خداوند طلب کمک کند و اطلاعات قبلی اش را دخالت ندهد ، میتواند دسترسی به مفاهیم کتب مقدس را ، آنچه که هست ، داشته باشد.
برای مثال کلمه (وَاضْرِبُوهُنََّ)در سوره نساء 34 به معنای کتک زدن یا تنبیه کردن یاد شده است در حالی که (ضَرَبَ) یک فعل است و معمولا فعل ها به تنهایی هیچ معنای خاصی را نمیرسانند مثل (بود – شد – داشت – گشت و...) و همچنین (ضَرَبَ) در قواعد عربی ، عین همین حکم را دارد که اگر معنای (زد) تلقی شود حتما باید در کنارش یک کلمه دیگری باشد تا معنا پیدا کند .
از این رو (وَاضْرِبُوهُنََّ) فقط به معنای ، بزنید آنها را، اگر باشد ، کنارش ، کتک یا تنبیهی نیاورده شده است ولی متاسفانه در فرهنگ ما (زد) اصطلاحا به تنهایی کتک یا تنبیه ، شده است وگرنه در فرهنگ عربی (ضرب) به تنهایی اصلا به معنای کتک زد نیست و معمولا کتک زدن (الضرب بالعصا أو بالید) یا کتک کاری کردن (أن یَضرِبُ ، یَتَعارک ، تَشاجِر) و همچنین تنبیه کردن ( تنبیه ، تَادیب ، عِقاب) می آید ، در کل ما (ضرب) را اگر به معنای زدن تلقی کنیم به این نتیجه رسیدیم که باید با یک کلمه دیگری باشد که به اصطلاحِ کتک زدن برسد ولی میخواهم آیات دیگر قرآن را بررسی کنیم که ببینیم که اصلا (ضرب) به تنهایی به معنای دیگری نیز در فرهنگ عربی به کار رفته است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ (نساء 94) ای کسانی که ایمان آورده اید ، هنگامی که در راه خدا سفر کردید) : اگر دقت کرده باشید در اینجا (ضرب) به معنای مسافرت یا همان دور شدن معنا گرفته است.
أَ لَمْ تَرَ کَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ (ابراهیم 24) آیا ندیدی که خداوند چگونه مثلی زده؟ کلمه پاکیزه را همانند درخت پاکیزه ای که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است : در اینجا (ضرب) به همراه مثلا ، تکمیل شده است که اگر (ضرب) کتک زدن بود آنوقت میبایستی به این معنا میشد ، مثلی کتک زده است.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذينَ کَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزًّى لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِکَ حَسْرَةً في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيي وَ يُميتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (آل عمران 156) ای کسانی که ایمان آورده اید ، همانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند و درباره برادرانشان ، هنگامی که آنها مسافرت(ضَرَبُوا) کردند و یا رزمنده بودند گفتند: اگر در نزد ما مانده بودند نمی مردند و کشته نمی شدند! تا خداوند این را حسرتی در دل های آنان قرار دهد. و خداست که زنده می کند و می میراند ، و خدا به آنچه می کنید بیناست : در اینجا نیز (ضرب) به معنای دور شدن یا مسافرت است.
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَکُمُ الَّذينَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرينَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبيناً (نساء 101) و چون در روی زمین سفر کردید بر شما گناهی نیست در اینکه از نماز کم کنید اگر بیم داشتید که کافران شما را آسیب و آزار رسانند ، که بی تردید کافران همواره برای شما دشمنی آشکارند : در اینجا نیز (ضرب) به معنای سفر ، معنا دارشده است.
جمع بندی کلی این شد که (ضرب) یک فعلی است که اگر به معنای زد باشد به معنای کتک زدن نیست بلکه باید در کنارش کلمه دیگری باشد که تکمیل گردد برای مثال مثل زدن و یا همان ضرب المثل خودمان ، و وقتی به تنهایی می آید به معنای سفر یا حالت دور شدنی را میرساند بنابراین (وَاضْرِبُوهُنََّ) چون به تنهایی آمده است لذا به معنای دور کردن است نه کتک زدن ، که به صورت کلی میخواهد بگوید که اگر زنان ، شما را بی آبرو میکنند آنها را موعظه کنید اگر گوش ندادند پس آنها را از خود دور کنید .
با این حساب یک نگاهی به سوره نساء آیه 34 نگاهی بیندازیم:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِيًّا کَبيراً
مردان تکیه گاه بر زنانند ، به سبب آنکه فضیلت داد (عدم برتری نژادی) خداوند بعضی از آنها را (مردان را) بر بعضی (از مردان)(نه زنان : از آنجایی که بَعْضَهُمْ مذکر هست از اینرو بَعْضٍ ادامه حالت مذکر هست وگرنه اگر به زنان اشاره داشت بایستی بَعْضٍهن نوشته میشد ) و به سبب آنکه انفاق میکنند از اموالشان (پس آن مردان تکیه گاه بر زنانند) ، پس زنان صالح خاضعند ، حفظ کننده ای هستند برای غیب (مسائل خصوصی) به سبب آنکه حفظ کرد خداوند ، از زنانی که بیم دارید از طغیانشان (حفظ مسائل خصوصی را رعایت نمیکنند یا بی آبرویی میکنند) پس آنها را (زنان را) پند دهید و از آنها فاصله بگیرید در بستر (محرم اسرار نکنید) و دوری کنید از آنها (وَ اضْرِبُوهُنَّ )، پس اگر اطاعت کردند( از بی آبرویی دست کشیدند) شما را ، پس سخت گیری نکنید بر آنها راه را ، همانا خداوند متعالی و بزرگ است .
موفق باشید.
Amin Rafati
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر