۱۳۹۳-۰۳-۲۳

فرادرمانی به عنوان روان درمانی جایگزین

فرادرمانی به عنوان روان درمانی جایگزین

بر هر آنچه که در جهان هستی به شکل ماده خلق شده است، از ذرات بنیادی فیزیک گرفته تا کهکشان ها (شامل جامد، گیاه، حیوان و انسان) شعوری حاکم است و اشکال گوناگون ماده چیزی نیستند مگر نمود قابل مشاهده این شعور.

اعتقاد به شعور یا چیزی مانند آن ریشه ای دیرینه دارد و اکثر فرهنگ ها به وجود آن اذعان داشته و دارند. در فرهنگ های مختلف نام های گوناگونی به این شعور داده شده است: نیروی حیات در ایران، پرانا در هند، چی در چین، مانا در جزایر پولنز و ... . با توجه به قدمت اعتقاد به شعور، همیشه این سؤال مطرح بود که شعور به کدام قسمت از بدن تعلق دارد؟ تا دوره رنسانس چنان فکر می شد که شعور در قلب انسان است ولی بعدها علم کالبدشناسی روشن کرد که قلب تنها یک عضله و یک پمپ نسبتاً ساده است. از آنجایی که مغز عضوی بسیار پیچیده است، شعور به مغز ارتباط داده شد و هنوز این تفکر ادامه دارد. لیکن بحث بالا مشخص می کند که شعور به همه جای بدن تعلق دارد.

در این شیوه نگرش برای درمان انسانی، به همه اجزاء وجودی او توجه شده و کل وجود او به طور همزمان در ارتباط با شبکه شعور کیهانی قرار گرفته تا با صلاحدید و هوشمندی آن، نسبت به رفع اختلال در اجزاء مختلف، اقدام صورت گرفته و بیمار مراحل درمان را طی نماید.

منبع: ویژه نامه تخصصی سایمنتولوژی (1)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر