سوال (28): لطفاً در خصوص حرکت ادراکی و رابطه ی آن با زندگی روزمره توضیح دهید.
پاسخ:اگر قرار باشد ما فقط وجه الله را ببینیم دیوانه می شویم. مگر دیگر می توانیم به روابط عادی زندگی سرگرم شویم، دیگر امکان ندارد و بحث شیدایی پیش می آید، اگر بتوانیم عدم اش را ببینیم یعنی ببینیم که همه چیز مجاز است شما حسابش بکنید چه وضعیتی پیش می آید. یعنی وضعی پیدا می کنیم که هر کس ما را ببیند می گوید این قطعاً تعادل روانی و ذهنی اش را از دست داده است. ولی قرار نیست که ما آن جور باشیم، هر سه بعدش را می توانیم ببینیم، زندگی مان را بکنیم، برویم، بیائیم، حواسمان به همه ی مواردش باشد، این می شود رند.
اتفاقاً افرادی که وابسته هستند، سریعاً افسرده می شوند، الان چرا درصد افسردگی وحشتناک بالاست؟ بدلیل اینکه وابسته اند و زندگی هم این حرفها حالیش نمی شود، هر روزی یک بازی هایی می کند که آن چیزهای مورد علاقه ما را از ما دور می کند، نزدیک می کند، قطع می کند، می برد، می آورد و ماهمش دلمان در تب و تاپ است، آی دور شده، آی نزدیک شد، اینطور هست یا نه؟ ولی وقتی ما بحث کلیّت ماجرا را دریافت کردیم که هدف از این بازی ها چیست از این به بعد ما مصون می شویم، یعنی این قضیه نمی تواند روی ما بازی های خودش را پیاده کند. منتها در یک برهه هایی، من منظور شما را متوجه می شوم چون ما یکدفعه می آئیم در یک زمینه ای قرار می گیریم که برای ما غریبه است، این حالت را قبلاً تجربه نکردیم ، نمی دانیم چی می خواهد بشود، یک دغدغه خاطری ما را می گیرد که در این دنیای جدیدی که پا گذاشتیم چه جوری می خواهد بشود؟ برایمان غیرقابل درک است.
لذا یک وحشتی ما را فرا می گیرد که در این دنیای جدید نکند می خواهد اتفاقاتی بیفتد که نتوانم خودم را با آن سازگار کنم. خلاصه ترفندهای شیطان هم هست، یک اضطرابی ما را می گیرد، ولی دیر یا زود خودمان را پیدا می کنیم و متوجه می شویم که ماجرا چیه، خلاصه یک برزخی است، همین هم برزخ است بین حالت گذشته و حالت جدید، همیشه این قانون برزخ در همه حالتی هست و ما لحظاتی در برزخ بین زندگی بین زندگی قبل قرار می گیریم، برگردیم به گذشته یا برویم در وضعیت جدید، این مرحله را باید طی کنیم و در آن تصمیم نهایی را بگیریم. یعنی محلی است که می گویند خانم، آقا، تا فردا وقت داری راجع به این خانه تصمیم بگیری، می خواهی بخری یا نمی خواهیش، این ماشین را می خواهی یا نمی خواهی ؟ تا فردا به شما فرصت می دهیم به ما جواب بدهید، تا اطلاع ثانونی شما این فرصت را دارید که بگویید می خواهید برگردید به زندگی سابق، تفکر سابق، یا زندگی جدید و توصیه این است که به آینده به بعد برویم.
یا اَیّهاالمُدَثّر... (مدثر آیه 1)، ای گلیم برخورد پیچیده ، کدام گلیم، گلیم افکار پوسیده گذشته را مثل یک گلیم بر خودمان پیچیدیم و اینکه بدور انداختن این گلیم. گلیم افکار گذشته اگر خوب بود طبیعتاً دنبال فکر دیگر نمی رفتیم، طبیعتاً دنبال تحوّل نبودیم، اگر می توانست ما را خوشبخت بکند که کرده بود. بنابراین ما دنبال فکرهای نوینی هستیم، راه های نوینی هستیم، دنبال سنت شکنی هستیم که برویم خودمان را نجات بدهیم، اگر خوب بود که به تکاپو نمی افتادیم.
(دوره 6 جلسه یک زنگ اول) CD صوتی
پاسخ:اگر قرار باشد ما فقط وجه الله را ببینیم دیوانه می شویم. مگر دیگر می توانیم به روابط عادی زندگی سرگرم شویم، دیگر امکان ندارد و بحث شیدایی پیش می آید، اگر بتوانیم عدم اش را ببینیم یعنی ببینیم که همه چیز مجاز است شما حسابش بکنید چه وضعیتی پیش می آید. یعنی وضعی پیدا می کنیم که هر کس ما را ببیند می گوید این قطعاً تعادل روانی و ذهنی اش را از دست داده است. ولی قرار نیست که ما آن جور باشیم، هر سه بعدش را می توانیم ببینیم، زندگی مان را بکنیم، برویم، بیائیم، حواسمان به همه ی مواردش باشد، این می شود رند.
اتفاقاً افرادی که وابسته هستند، سریعاً افسرده می شوند، الان چرا درصد افسردگی وحشتناک بالاست؟ بدلیل اینکه وابسته اند و زندگی هم این حرفها حالیش نمی شود، هر روزی یک بازی هایی می کند که آن چیزهای مورد علاقه ما را از ما دور می کند، نزدیک می کند، قطع می کند، می برد، می آورد و ماهمش دلمان در تب و تاپ است، آی دور شده، آی نزدیک شد، اینطور هست یا نه؟ ولی وقتی ما بحث کلیّت ماجرا را دریافت کردیم که هدف از این بازی ها چیست از این به بعد ما مصون می شویم، یعنی این قضیه نمی تواند روی ما بازی های خودش را پیاده کند. منتها در یک برهه هایی، من منظور شما را متوجه می شوم چون ما یکدفعه می آئیم در یک زمینه ای قرار می گیریم که برای ما غریبه است، این حالت را قبلاً تجربه نکردیم ، نمی دانیم چی می خواهد بشود، یک دغدغه خاطری ما را می گیرد که در این دنیای جدیدی که پا گذاشتیم چه جوری می خواهد بشود؟ برایمان غیرقابل درک است.
لذا یک وحشتی ما را فرا می گیرد که در این دنیای جدید نکند می خواهد اتفاقاتی بیفتد که نتوانم خودم را با آن سازگار کنم. خلاصه ترفندهای شیطان هم هست، یک اضطرابی ما را می گیرد، ولی دیر یا زود خودمان را پیدا می کنیم و متوجه می شویم که ماجرا چیه، خلاصه یک برزخی است، همین هم برزخ است بین حالت گذشته و حالت جدید، همیشه این قانون برزخ در همه حالتی هست و ما لحظاتی در برزخ بین زندگی بین زندگی قبل قرار می گیریم، برگردیم به گذشته یا برویم در وضعیت جدید، این مرحله را باید طی کنیم و در آن تصمیم نهایی را بگیریم. یعنی محلی است که می گویند خانم، آقا، تا فردا وقت داری راجع به این خانه تصمیم بگیری، می خواهی بخری یا نمی خواهیش، این ماشین را می خواهی یا نمی خواهی ؟ تا فردا به شما فرصت می دهیم به ما جواب بدهید، تا اطلاع ثانونی شما این فرصت را دارید که بگویید می خواهید برگردید به زندگی سابق، تفکر سابق، یا زندگی جدید و توصیه این است که به آینده به بعد برویم.
یا اَیّهاالمُدَثّر... (مدثر آیه 1)، ای گلیم برخورد پیچیده ، کدام گلیم، گلیم افکار پوسیده گذشته را مثل یک گلیم بر خودمان پیچیدیم و اینکه بدور انداختن این گلیم. گلیم افکار گذشته اگر خوب بود طبیعتاً دنبال فکر دیگر نمی رفتیم، طبیعتاً دنبال تحوّل نبودیم، اگر می توانست ما را خوشبخت بکند که کرده بود. بنابراین ما دنبال فکرهای نوینی هستیم، راه های نوینی هستیم، دنبال سنت شکنی هستیم که برویم خودمان را نجات بدهیم، اگر خوب بود که به تکاپو نمی افتادیم.
(دوره 6 جلسه یک زنگ اول) CD صوتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر