۱۳۹۳-۰۴-۰۷

«خیر و شرّ»

«خیر و شرّ»

سؤال:
ببخشید، من قبلا فکر میکردم تضاد با دیگرانم نسبت به اون یکی تضادها کمتره؛ ولی دیدم نه! این یکیها راحتتر حل شده ولی تضاد با دیگرانم تازه داره رو میشه!

پاسخ:
در این خصوص ما داریم میاییم توان و قدرت تحمل شرّ، قدرت دیدن شرّ [را داشته باشیم، کسب کنیم]، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»!

بحث اینجاست که روزیکه تونستیم خار کنار این گل رو هم ببینیم ... البته می بینیم ولی در واقع ... آخه هرچیکه میگیم ایجاد اشکال میکنه! هرچیکه میگیم متاسفانه ایجاد اشکال میکنه! مثلاً اگر بگیم که "تحمل" یه عده فکر میکنن که یعنی "سازش"! میگن یعنی خب دیگه پس مثلا فرض کنید ظلم هست خب یعنی دیگه اینکه ما سر تسلیم فرود آوردیم! اینطور نیست، اگه اینجور بود بارها گفتیم خب امام حسین(ع) چرا با ظلم جنگیدند؟! نمیدونم همه اینکارهایی که در طول تاریخ همۀ بزرگان انجام دادند میبینید که یک گوشه اش مبارزه با ظلم بوده، درواقع جدا نبوده هیچوقت، یه سمت فرعون بوده یه سمت موسی بوده، درسته یا نه؟ وقتی میگیم ازش برداشتهای دیگه یی همیشه میشه.

خار رو نمی خواهیم، ببینید! شرّ رو نمی خواهیم! قبول شد یا نه؟ اعتراض نسبت به وجودش نداریم! یعنی نمیگیم که:" اِ! واسه چی بغل این گل خار گذاشتن؟!" خب خارش رو نمیخواهیم! مراعات میکنیم خارش نره دستمون ولی از گلش لذت ببریم، مراعات می کنیم که ما جزو شرّ نباشیم شرّ [را]هم مهار کنیم، ضمنا از گل هستی لذت ببریم.

نمی دونیم که اینها رو چطوری بگیم که سوء تفاهم نشه! ما در نهایت برای شرّ احترام قائل هستیم یا نیستیم؟ [هستیم.] چرا؟ چون از اوست، توجه میکنید؟ اما ما جذب شرّ میشیم یا نمیشیم؟ نمیشیم.

ما در عین حال که نمی تونیم هم خیر باشیم هم شرّ باشیم« فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا: بهتون الهام کردم خیر رو، شرّ [را] هم الهام کردم.» در آن واحد هم نمی تونیم هم خیر و شرّ باشیم، مخلوطش رو هم نداریم! یا خیریم یا شرّیم. [از روی تصویر:] این خیره، این هم شرّه، خب؟ خیر و شرّ در بر عشاق نکوکار یکیست.

حالا وقتی میاییم میگیم یکیست یارو میاد میگه: آقا! چطور خیر با شرّ یکیست؟! حالا بیا درستش کن! منظور اینه که اینها [خیر و شرّ] لازم الوجود بودند، لازم بوده وجود داشته باشه، تجلی الهیست و لازم بوده وجود داشته باشه تا ما پخته بشیم؛ بنابراین من که اینجا وایستادم من اعتراضی ندارم به اینی که چرا شرّ هست؟ خودمو جمع و جور می کنم که این خار دستمو زخم نکنه و از گل هستی لذت ببرم، مفهومش رو هم متوجه بشم و بقیه قضایا. اگر که قرار بود ما جذبش [خیر یاشرّ] بشیم بنابراین وقتی میگیم می خواهیم جذب این بشیم یعنی داریم ازین [ازین یکی] فرار می کنیم «مِنَ الظُّلِماتِ اِلیَ النّور»؛ ظلمت نباشه که نور مفهوم نداره و ما در بطنش قرار داریم و ما در ظلمات، در کثرت ظلمات، در کثرت شرّ قرار داریم تا نهایتاً مساله خیر رو بهش برسیم. حالا در واقع چون [شرّ را] نمی خواهیمش، می خواهیم حرکت ایجاد بشه، ظلمت رو چون نمی خواهیم حرکت ایجاد میشه و خلاصه همۀ انسانها در معرض این قضیه [قرار] دارن که در درون ماست؛

«موسی و فرعون در هستی توست---باید این دو خصم را در خویشتن جُست»، خب این در ما هست حالا بستگی داره به اینکه هرکسی ازین اختیارش چجوری استفاده میکنه؛ یه کسی بدون اینکه لب بزنه میشینه تحلیلهایی میکنه و میگه خب این به درد من نمیخوره اصلا سمتش هم نمیاد! یکی میخواد نه! اول آزمایش کنه، یکی دیگه یجور دیگه، یکی دیگه یجور دیگه ... بستگی داره که هر کسی این ماجرایی رو که می خواهیم در مورد عقلهای مختلف که یک مقداریش رو باهم صحبت کردیم، چگونه از هر نرم افزاری می خواهد استفاده بکنه، مثلا تجزیه و تحلیل همه ما راجع به یک مساله مشخص مثل اعتیاد [یکسان نیست] آیا همه مون یه تجزیه و تحلیل می کنیم؟ ممکنه آدمی رو پیدا کنیم که به شدت از اون دفاع میکنه! حمایت میکنه! و پشتیبانی میکنه! بنابراین دیگه اونجا میمونه که هر کسی ازین اختیارش چگونه میخواد استفاده کنه، ازون نرم افزارها چگونه میخواد استفاده بکنه؛ اینه که زمینه آزمایش برای هر کسی- البته کلاً اش یکسانه- ولی هر کسی چطوری میخواد ازش بهره برداری بکنه متفاوت میشه.


فايل تصويري ترم7- جلسۀ6- بخش4
استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر