۱۳۹۳-۰۳-۲۶

چرا باید دین داشته باشیم ؟

سوال (32): چرا باید دین داشته باشیم ؟

پاسخ : ما چیزی را که جستجو می کنیم ، تحقیق می کنیم ، برای یک دین هست که می خواهد به ما فلسفه خلقت را عرضه بکند ، یعنی محقق هستیم برای یک دین .
چرا باید دین داشته باشیم ؟ برای اینکه یک روزی از ما می خواهند . بهرحال ما اینجا آمدیم داریم میرویم دنبال بیزنس و .... یک چیزهائی بدست می آوریم ولی یک روزی به ما می گویند بیا جلو ببینم ، بیا دین ات را بردار بیار ببینم ، تو چی پیدا کردی ؟ آفریقائی یک چیزی پیدا کرده ، ما یک چیزی پیدا کردیم ، اون یکی یک چیزی پیدا کرده و همینطور ....در بحث عدالت هر کسی را با مرام خودش مورد بررسی قرار خواهند داد . بیا جلو ببینم تو چی گرفتی ؟ تو چی فهمیدی ،همانی که فهمیدی ما مطابق با اون با تو صحبت می کنیم . در واقع همانی که می خواهد این را به ما بگوید ، اون میشود دین ،میشود مرام ، میشود جهان بینی . اگر این را نداشته باشیم خوب کار لنگ است ،الان با این توضیحی که داریم ، می بینیم مشکل بشر بخاطر اینست که فلسفه خلقت را ندارد ، نمی داند روی زمین چکار دارد می کند ، برای چی اومده روی زمین ،چون این را نمی داند ، خیال می کند که خوب دو روز روی زمین است و این دو روز را عشق است ، حالا اینجا این دو روز را بگیرد اونجا را چیکار کند .این شخص را قلع و قمع می کند ، اون یکی را می اندازد پائین ، اینکار را بکند و .... اینجوری فکر می کند . خوب اگر قرار باشد فلسفه خلقت را داشته باشد ، اون فلسفه خلقت اتوماتیک میشود دین ، میشود مرام ، میشود جهان بینی را یک روزی از او می خواهند و اوست که صاحب روز ادیان است ، صاحب روز مرام ها است ، اوست که الرحمن الرحیم ، مالک یوم الدین است ، اوست که این خصوصیت را دارد ، حالا قرار است که به مرام ها نگاه بکند ،به یافته های ما نگاه بکنید ، توصیه های خودش را داده ، الگوهای خودش را عرضه کرده ، ولی می گوید خوب این الگوی من بود ، این نمونه ها بود ، تو چی کردی؟ تو چه پیدا کردی؟ تو این را قبول داشتی  یا چیز دیگری را قبول داشتی؟ چیز دیگری پیدا کردی؟ بیا ببینم . حالا هر انسانی می تواند در این قضیه یافته ای داشته باشد و در این رابطه حرفی داشته باشد، خلاصه اون حرفش، اون دین و مرام اش منجر به حصول نتیجه شده ، اگر شده ، مساله حل شده و اگر نشده مشکل وجود دارد .
بنابراین ما به دنبال یک تحقیق اساسی و اصولی هستیم . باز هم تکرار می کنم ما مبلغ نیستیم ، محقق هستیم . یعنی داریم انسان شمول صحبت می کنیم . فراموش نکنید ، داریم انسان شمول صحبت می کنیم . وقتی فلسفه خلقت می گوئیم ، راجع به هفت میلیارد نفر صحبت می کنیم و بحث رحمان الرحیم ، انسان شمول است ، بعدی اش هم انسان شمول است ، همه اش انسان شمول است . نتیجتا این راههائی را که می رویم ، این کارهائی را که داریم می کنیم ، قرار است در دست هر کدام از ما ایپسیلون اثری داشته باشد که حالا   ما در انتخاب هایمان چکار باید بکنیم ، در انتخابی که می خواهیم داشته باشیم چکار می خواهیم بکنیم ، اونجا دیگر هر کسی خودش باید انتخاب بکند .
می دانید که در بحث مسائل اساسی ، مثلا در بحث توحید کسی نمی تواند از کسی تقلید بکند ، تقلید حرام است در بحث اصول . در غیر این بله نمی دانیم باید برویم بپرسیم ، باید مرجعی داشته باشیم ، ولی در مباحث اساسی ما باید تحقیق کنیم . بنابراین من نمی توانم در اونجا مبلغ باشم ، داریم راجع به اصول صحبت می کنیم ، در اصول فقط می توانیم چارچوبش را با هم باز کنیم ، مسائل اش را با هم بیاوریم و ببینیم که تحقیق مان به ما چی می گوید . یکی یکی ، اول از لزوم ، آیا الزام دارد برویم دنبالش ؟این یک سوال هست . حالا آیا الزام داشت یا نداشت ، این را باید الان به یک جوابی برسیم . بگوئیم که هدف ما الان در این مقطع این بود که در واقع به این مساله برسیم که آیا الزام دارد یا ندارد ، حالا الزام دارد و رفتیم داخلش به یک نتایجی میرسیم و دیگه هر کسی خودش می داند و مسئولیت هیچ کسی گردن هیچ کس نیست . خوب این هدف بوده که حالا توانستیم یک جمع بندی را جمع به آن داشته باشیم .

(دوره 8 جلسه 6 زنگ 2) CD صوتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر