سوال (5): نظر عرفان حلقه در مورد حکم اعدام چیست؟ و جرایم عادی و غیر عادی کدامند؟
پاسخ: در دنیای عرفان ما شریک جرم همدیگر هستیم، اگر آسیب شناسی اجتماعی صورت گیرد، در وقوع یک جرم در جامعه همه شاید در آن شریک باشند. هر گاه آگاهی در جامعه بیشتر شود در جامعه ارتقاء بیابد، خلاف کمتر می شود و بر عکس. تک تک افراد جامعه شریک جرم هستند.
مثلاً چنانچه در بدن کورک بزند، آیا فقط همان سلول که کورک زده مقصر است؟ خیر زیرا کلی ناخالصی در بدن بوده و زده به ضعیف ترین سلول و در جامعه هم به همین صورت، ضعیف ترین افراد مبتلا به تخلف می شوند.
در جامعه هر کس می تواند برای دیگری ایجاد حسرت بکند و حس نیاز را افزون نماید و لذا با وجودیکه ظاهراً با هم کاری ندارند ولی در واقع ایجاد تشعشع منفی می کنیم که همه ی ما را درگیر می کند.
مثلاً در روز بارانی یک نفر کنار خیابان ایستاده، ما که با وسیله خود در حال حرکت هستیم، نه تنها او را سوار نمی کنیم بلکه با سرعت از کنار او رد می شویم و آب کف خیابان را هم بر روی او می پاشیم وبا اینکار در او ایجاد عقده می نمایم واین عقده ها وحسرت ها رو به گسترش گذاشته و کاربه جایی می رسد که طرف با ضعف بینش در ادامه به سمت خلاف برود.
عرفان حلقه با اعدام مخالف است زیرا اعدام هرگز به جرایم خاتمه نداده است یک خفاش شب اعدام میشود و تبدیل به ویروس شده و فردا می بینیم ده خفاش شب دیگر در جامعه ظاهر می شوند.
فرمودید که جرایم عادی و غیر عادی کدامند؟ جرایم عادی مستقیماً به فرهنگ جامعه مربوط است، در جرایم عادی کارشناسان پس از تحقیق و بررسی می بینند که شخص مجرم مثلاً مشکل مادی داشته و علت جرم مشخص است.
جرایم غیرعادی، به ویروسهای غیر ارگانیک ارتباط پیدا می کند. در کشورهای غربی، جرایم غیر عادی از جرایم عادی بالاتر است، در جرایم غیر عادی هر چه بررسی می شود، می بینیم که یک انسان معمولی نمی تواند این کار را انجام داده باشد، بعنوان مثال در قتل، کارشناسان متعجب هستند که چرا قاتل بعد از اینکه مرتکب قتل شده، مقتول را قطعه قطعه می کند، در این خصوص، پزشکان و روانشناسان جوابی ندارند، در حالیکه ما در تشعشع دفاعی می توانیم موجودات غیر ارگانیک متعدد را از درون شخص قاتل بکشیم بیرون و ببینیم که یکی چاقو زده و دیگری قطعه قطعه کرده است، در واقع موجودات غیر ارگانیک متعدد با اِشغال ستاد فرماندهی ذهن شخص قاتل، یکی دستور قتل را صادر کرده و دیگری دستور قطعه قطعه کردن و یا ... را به شخص قاتل صادر کرده است و شخص قاتل هم فقط دستورات را اجراء کرده است. یا مثلاً ، در جرایم غیر عادی اصلاً نمی دانند چرا یک نوجوان اسلحه بر می دارد و هم کلاسی های خودش را به رگبار می بندد و اینکار او چه دلیلی می تواند داشته باشد.
(دوره 5 جلسه 2 زنگ اول)CD صوتی
پاسخ: در دنیای عرفان ما شریک جرم همدیگر هستیم، اگر آسیب شناسی اجتماعی صورت گیرد، در وقوع یک جرم در جامعه همه شاید در آن شریک باشند. هر گاه آگاهی در جامعه بیشتر شود در جامعه ارتقاء بیابد، خلاف کمتر می شود و بر عکس. تک تک افراد جامعه شریک جرم هستند.
مثلاً چنانچه در بدن کورک بزند، آیا فقط همان سلول که کورک زده مقصر است؟ خیر زیرا کلی ناخالصی در بدن بوده و زده به ضعیف ترین سلول و در جامعه هم به همین صورت، ضعیف ترین افراد مبتلا به تخلف می شوند.
در جامعه هر کس می تواند برای دیگری ایجاد حسرت بکند و حس نیاز را افزون نماید و لذا با وجودیکه ظاهراً با هم کاری ندارند ولی در واقع ایجاد تشعشع منفی می کنیم که همه ی ما را درگیر می کند.
مثلاً در روز بارانی یک نفر کنار خیابان ایستاده، ما که با وسیله خود در حال حرکت هستیم، نه تنها او را سوار نمی کنیم بلکه با سرعت از کنار او رد می شویم و آب کف خیابان را هم بر روی او می پاشیم وبا اینکار در او ایجاد عقده می نمایم واین عقده ها وحسرت ها رو به گسترش گذاشته و کاربه جایی می رسد که طرف با ضعف بینش در ادامه به سمت خلاف برود.
عرفان حلقه با اعدام مخالف است زیرا اعدام هرگز به جرایم خاتمه نداده است یک خفاش شب اعدام میشود و تبدیل به ویروس شده و فردا می بینیم ده خفاش شب دیگر در جامعه ظاهر می شوند.
فرمودید که جرایم عادی و غیر عادی کدامند؟ جرایم عادی مستقیماً به فرهنگ جامعه مربوط است، در جرایم عادی کارشناسان پس از تحقیق و بررسی می بینند که شخص مجرم مثلاً مشکل مادی داشته و علت جرم مشخص است.
جرایم غیرعادی، به ویروسهای غیر ارگانیک ارتباط پیدا می کند. در کشورهای غربی، جرایم غیر عادی از جرایم عادی بالاتر است، در جرایم غیر عادی هر چه بررسی می شود، می بینیم که یک انسان معمولی نمی تواند این کار را انجام داده باشد، بعنوان مثال در قتل، کارشناسان متعجب هستند که چرا قاتل بعد از اینکه مرتکب قتل شده، مقتول را قطعه قطعه می کند، در این خصوص، پزشکان و روانشناسان جوابی ندارند، در حالیکه ما در تشعشع دفاعی می توانیم موجودات غیر ارگانیک متعدد را از درون شخص قاتل بکشیم بیرون و ببینیم که یکی چاقو زده و دیگری قطعه قطعه کرده است، در واقع موجودات غیر ارگانیک متعدد با اِشغال ستاد فرماندهی ذهن شخص قاتل، یکی دستور قتل را صادر کرده و دیگری دستور قطعه قطعه کردن و یا ... را به شخص قاتل صادر کرده است و شخص قاتل هم فقط دستورات را اجراء کرده است. یا مثلاً ، در جرایم غیر عادی اصلاً نمی دانند چرا یک نوجوان اسلحه بر می دارد و هم کلاسی های خودش را به رگبار می بندد و اینکار او چه دلیلی می تواند داشته باشد.
(دوره 5 جلسه 2 زنگ اول)CD صوتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر