۱۳۹۳-۰۳-۲۳

دلایل و ضرورت استفاده از استراتژی های معنوی(6)

دلایل و ضرورت استفاده از استراتژی های معنوی(6)

و فراکل نگری از جمله فرادرمانی در درمان بیماری های روانی

فرادرمانی هم مثل هر شاخه علمی دیگر دارای یک اساس تئوریک است که باید در عمل آزموده شود. چرا که به نوعی " تجربی " است. زیرا که اساس تئوریک آن بدون یک تجربه واقعی کلماتی بی معنا بیش نیست. آزمایشگاه فرادرمانی خود شخص است و موضوع مورد آزمایش نیز خود شخص در بطن هستی.

فقط و فقط در اثر مطالعه بر روی شخص خود است که این کلمات بی معنا کم کم دارای معنا می شوند و مطالبی که در ابتدا خیالبافی محض به نظر می رسیدند جنبه واقعیت می یابند.

در روند فرادرمانی فقط شاهد بودن و سپردن و طلب خیر خواستن و به نوعی اتصال جمعی به شعور الهی مطرح است، فقط همین و بس. با این همه در اثر همین نکته جسم و روان بیمار تسکین می یابد و سمپتوم ها تخفیف پیدا می کنند این نکته ایست که خود بیماران را بیشتر از همه متعجب می کند. آنها اغلب با ساده دلی تمام می گویند: (شما که کاری
نکردید ولی من حالم خیلی بهتر شده)!

اگر سمپتوم در اثر فرادرمانی تخفیف می یابد، که می یابد، باید اینطور نتیجه گرفت که سمپتوم باید در ذرات خود با شعور و شعور هستی ارتباطی داشته باشد و فرادرمانی روشی است کل نگر که می تواند در یک فرایند (اتصال و ارتباط با هوشمندی) ناهنجاری های شعوری در انسان و در تک تک سلول های موجود در انسان را اصلاح نماید، در واقع فرادرمانی به مداوای علت بیماری می پردازد.

وقت آن رسیده است که محققین و پژوهشگران بی غرض عمیقا به تئوری و نظریات این نوع روش درمانی در اختلالات روانی پرداخته و در عمل به بررسی و احیانا اثبات آن به عنوان طب مکمل و جانشین در درمان خیل عظیمی از بیماری های روانی بپردازند که تاکنون علیرغم وجود مکاتب مختلف روان شناسی و روان درمانی هیچ نوع درمان قطعی و کاملی در مورد آنها وجود ندارد.

منبع: ویژه نامه تخصصی سایمنتولوژی (1)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر