سؤال:
در ارتباط با بحث "سندروم دان" اگر تشخیص بدهند نوزاد سندروم دان دارد، می دانیم که عاملش کاملا ناشناخته است، آیا این بحث ژن است؟ اگر ژن است، یعنی رفتار پدر و مادر از خودشان بروز دادند که منتهی به همچین ژن معیوبی شده و آیا می توانیم از این استنتاج بکنیم که ژن معیوب یعنی معلولیت، ممکن است از یک سری رفتارهای غلط باشد؟
پاسخ:
یک اصلی داریم: پیام شیمیائی مربوط به بی نهایت از انواع استعدادهای بالقوه در ژن موجود است، با بیدار و فعال کردن هر نوع استعدادی، پیام شیمیائی مربوط به آن ژن فعال شده و سابقه ای از آن را در خود ثبت می کند تا به نسل بعدی تحویل نماید، این بحث ژن است.
اصل تقابل یا اصل ارتباط ذهن، روان و جسم: می گوید همه چیزهائی که با آنها سر و کار داریم از نظر ذهنی و روانی (یعنی بحث عاطفی و غیره) نهایتا باید تبدیل بشوند به پیام شیمیائی.
اگر در جسم بیائیم این پیام شیمیائی را وارد کنیم همان اثر ایجاد می شود، مثلا می توانیم با تزریق مواد شیمیائی در یک فردی، در آن فرد ایجاد افسردگی و یا بی حوصلگی کنیم. ذهن هم می تواند دستوری صادر کند که ماحصلش بشود همین مسئله (افسردگی و یا بی حوصلگی) روان هم همینطور. یعنی برای هر بخشی به تنهائی می توانند این کار را بکنند.
در خصوص ماجری ژن، نقایصی که در ژن می تواند اتفاق بیفتد، اگر پیام شیمیائی تغییر بکند عارضه فیزیکی قطعی است. یعنی دستور است. یکی از مسائلی که می تواند باعث بشود که ژن دچار مشکلات بشود، تداخل ویروس غیر ارگانیک است.
کودکانی که آلودگی به این ویروسها در آنها خیلی بالاست، در وضعیتی شاید نبودند که درها را باز کنند. بنابراین مسائلی می تواند بیاید و نواقص ژن را ایجاد بکند. یعنی خود ژن هم می تواند آسیب پذیر باشد، می تواند صدمه ببیند، مثل این که بسته پستی را بفرستیم و وسط راه بسته را بگیرند و مچاله اش بکنند و پاره اش بکنند. وقتی این بسته به دست گیرنده می رسد گیرنده می بیند که بسته ای تحویلش دادند که پاره و کثیف است و ... بنابراین خود ژن هم می تواند صدمه ببیند، قبل از آن والدین هم در ساخت یک ژن معیوب می توانند نقش داشته باشند و نقش دارند.
قطعا تمام عارضه هائی که روی دست ما می ماند اگر بشود اصلاح ژن کرد حالا به هر روشی (چه شیوه های کلاسیک و چه شیوه غیر کلاسیک مثل ما) قطعا از بروز آن مشکل جلوگیری به عمل می آید.
وقتی می گوئیم یک عامل مثل ویروس غیرارگانیک می تواند نقش داشته باشد، می فهمیم که یک سری اشتباهات و اشکالات نسبت به اکوسیستم، صورت می گیرد که اکوسیستم هم پاسخی قانونمند دارد، از جمله همین ویروسها را دارد برای پاسخگوئی.
دوره سایمنتولوژی - استاد طاهری
در ارتباط با بحث "سندروم دان" اگر تشخیص بدهند نوزاد سندروم دان دارد، می دانیم که عاملش کاملا ناشناخته است، آیا این بحث ژن است؟ اگر ژن است، یعنی رفتار پدر و مادر از خودشان بروز دادند که منتهی به همچین ژن معیوبی شده و آیا می توانیم از این استنتاج بکنیم که ژن معیوب یعنی معلولیت، ممکن است از یک سری رفتارهای غلط باشد؟
پاسخ:
یک اصلی داریم: پیام شیمیائی مربوط به بی نهایت از انواع استعدادهای بالقوه در ژن موجود است، با بیدار و فعال کردن هر نوع استعدادی، پیام شیمیائی مربوط به آن ژن فعال شده و سابقه ای از آن را در خود ثبت می کند تا به نسل بعدی تحویل نماید، این بحث ژن است.
اصل تقابل یا اصل ارتباط ذهن، روان و جسم: می گوید همه چیزهائی که با آنها سر و کار داریم از نظر ذهنی و روانی (یعنی بحث عاطفی و غیره) نهایتا باید تبدیل بشوند به پیام شیمیائی.
اگر در جسم بیائیم این پیام شیمیائی را وارد کنیم همان اثر ایجاد می شود، مثلا می توانیم با تزریق مواد شیمیائی در یک فردی، در آن فرد ایجاد افسردگی و یا بی حوصلگی کنیم. ذهن هم می تواند دستوری صادر کند که ماحصلش بشود همین مسئله (افسردگی و یا بی حوصلگی) روان هم همینطور. یعنی برای هر بخشی به تنهائی می توانند این کار را بکنند.
در خصوص ماجری ژن، نقایصی که در ژن می تواند اتفاق بیفتد، اگر پیام شیمیائی تغییر بکند عارضه فیزیکی قطعی است. یعنی دستور است. یکی از مسائلی که می تواند باعث بشود که ژن دچار مشکلات بشود، تداخل ویروس غیر ارگانیک است.
کودکانی که آلودگی به این ویروسها در آنها خیلی بالاست، در وضعیتی شاید نبودند که درها را باز کنند. بنابراین مسائلی می تواند بیاید و نواقص ژن را ایجاد بکند. یعنی خود ژن هم می تواند آسیب پذیر باشد، می تواند صدمه ببیند، مثل این که بسته پستی را بفرستیم و وسط راه بسته را بگیرند و مچاله اش بکنند و پاره اش بکنند. وقتی این بسته به دست گیرنده می رسد گیرنده می بیند که بسته ای تحویلش دادند که پاره و کثیف است و ... بنابراین خود ژن هم می تواند صدمه ببیند، قبل از آن والدین هم در ساخت یک ژن معیوب می توانند نقش داشته باشند و نقش دارند.
قطعا تمام عارضه هائی که روی دست ما می ماند اگر بشود اصلاح ژن کرد حالا به هر روشی (چه شیوه های کلاسیک و چه شیوه غیر کلاسیک مثل ما) قطعا از بروز آن مشکل جلوگیری به عمل می آید.
وقتی می گوئیم یک عامل مثل ویروس غیرارگانیک می تواند نقش داشته باشد، می فهمیم که یک سری اشتباهات و اشکالات نسبت به اکوسیستم، صورت می گیرد که اکوسیستم هم پاسخی قانونمند دارد، از جمله همین ویروسها را دارد برای پاسخگوئی.
دوره سایمنتولوژی - استاد طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر