سوال (17) : آیا کار آسمانی بر روی کارهای زمینی ما تاثیر گذار است؟
پاسخ: روی همدیگر اینها می توانند اثر بگذارند. مثلاً در یک شرایطی که ایجاد بکنیم، هیچ طلسمی هیچ مورد منفی و تشعشعی اثر نمی کند روی ما.
متوجه می شویم که یک تسلط هایی در اینجا که بر اساس تسلیم (کار آسمانی) ایجاد می شود می تواند ما را از این مساله حفظ کند. یا مثلاً موجودات غیر ارگانیک، متوجه می شویم که اینجا استفاده از این روی مسایل زمینی مان تاثیر می گذارد، همه ی حلقه ها، یعنی یک حلقه ای نیست که شما بفرمایید که روی کار زمینی تاثیر نداشته باشد، یعنی قانون مند تاثیر دارد، نه اینکه خداوند بگوید چون آمده در این حلقه ی رحمانیت من، من الان مسائل زمینی اش را برایش فراهم می کنم. مسایل زمینی تلاشی است که فقط کار خودمان است، ولی بر حسب این که ما چطوری فکر کردیم (بینش ها)، چطوری حرکت کردیم، بهره اش را اینجا در مساله ی زمینی بطور خاص می بینیم ، پاداش است ، این مفهوم عدالت است، نه اینکه خارج از چارچوب عدالت بالا، از یکی خوشش بیاید یا از یکی خوشش نیاید بگوید نه.
عدالت است، پاداش است، (آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند) (زمر 9) .
آیا کسی که آمده در حلقه یک چیزی را فهمیده و یک چیزی را دارد با آن که ندارد یکی است؟ بنابراین نسبت دادن کارهایی که عدالت نیست به خدا، بطور غیر مستقیم ما را به وادی کفر می کشاند. ما خودمان نمی دانیم یک چیزی را می گوئیم، خدا به او داده، خدا روی چه حسابی به او داده.
خدا که بی حساب کار نمی کند. یا مثلاً می گویند ببینید ما خوبیم خدا هم به ما داده و از در و دیوار برای ما می ریزد. یکدفعه دل ما هم آب می شود که این خدا عجب . . . ما را نمی بیند؟ این بابا را دیده. اینطوری نیست، اینها تفکر عامیانه است. عدالت در واقع یکی از پیچیده ترین و مفصل ترین مباحث هستی است. یعنی هر چه بیشتر می رویم در آن تازه متوجه می شویم که ما چیزی از عدالت نمی دانستیم. و در واقع خدای ما تا این لحظه ما اینطوری می دانستیم که خدایی است که دلبخواهی از هر کسی که خوشش بیاید است، لذا ما یک کارهایی کردیم که از ما هم خوشش بیاید، یعنی اینطوری بوده، هرگز فکر نکردیم که نه ما این کار را می کنیم پاداش کار خودمان است که به ما بر می گردد. نه اینکه ما یک خدایی داریم که فقط نشسته ببیند چه کسی . . . یا بالاخره دَمَش را می بیند ، حرفهای قشنگی می زند و بعد خدا هم متقابلاً دَمِ این بابا را می بیند، عدالت بدور از این تصورات ماست و مو از ماست کشیده می شود بیرون قانون مند. وقتی گفتیم خدا، هوشمندی ، قانون ، باید تا آخرش را بخوانیم. ضابطه گذاشته شده که حقی از کسی ضایع نشود. هر چه بیشتر شناخت پیدا می کنیم می بینیم که خیلی دقیق است و بخاطر این دقت جهان های موازی، صورت مجادلات متقابل و خیلی چیزها گذاشته شده.
(دوره 5 جلسه 4 زنگ اول) CD صوتی
پاسخ: روی همدیگر اینها می توانند اثر بگذارند. مثلاً در یک شرایطی که ایجاد بکنیم، هیچ طلسمی هیچ مورد منفی و تشعشعی اثر نمی کند روی ما.
متوجه می شویم که یک تسلط هایی در اینجا که بر اساس تسلیم (کار آسمانی) ایجاد می شود می تواند ما را از این مساله حفظ کند. یا مثلاً موجودات غیر ارگانیک، متوجه می شویم که اینجا استفاده از این روی مسایل زمینی مان تاثیر می گذارد، همه ی حلقه ها، یعنی یک حلقه ای نیست که شما بفرمایید که روی کار زمینی تاثیر نداشته باشد، یعنی قانون مند تاثیر دارد، نه اینکه خداوند بگوید چون آمده در این حلقه ی رحمانیت من، من الان مسائل زمینی اش را برایش فراهم می کنم. مسایل زمینی تلاشی است که فقط کار خودمان است، ولی بر حسب این که ما چطوری فکر کردیم (بینش ها)، چطوری حرکت کردیم، بهره اش را اینجا در مساله ی زمینی بطور خاص می بینیم ، پاداش است ، این مفهوم عدالت است، نه اینکه خارج از چارچوب عدالت بالا، از یکی خوشش بیاید یا از یکی خوشش نیاید بگوید نه.
عدالت است، پاداش است، (آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند) (زمر 9) .
آیا کسی که آمده در حلقه یک چیزی را فهمیده و یک چیزی را دارد با آن که ندارد یکی است؟ بنابراین نسبت دادن کارهایی که عدالت نیست به خدا، بطور غیر مستقیم ما را به وادی کفر می کشاند. ما خودمان نمی دانیم یک چیزی را می گوئیم، خدا به او داده، خدا روی چه حسابی به او داده.
خدا که بی حساب کار نمی کند. یا مثلاً می گویند ببینید ما خوبیم خدا هم به ما داده و از در و دیوار برای ما می ریزد. یکدفعه دل ما هم آب می شود که این خدا عجب . . . ما را نمی بیند؟ این بابا را دیده. اینطوری نیست، اینها تفکر عامیانه است. عدالت در واقع یکی از پیچیده ترین و مفصل ترین مباحث هستی است. یعنی هر چه بیشتر می رویم در آن تازه متوجه می شویم که ما چیزی از عدالت نمی دانستیم. و در واقع خدای ما تا این لحظه ما اینطوری می دانستیم که خدایی است که دلبخواهی از هر کسی که خوشش بیاید است، لذا ما یک کارهایی کردیم که از ما هم خوشش بیاید، یعنی اینطوری بوده، هرگز فکر نکردیم که نه ما این کار را می کنیم پاداش کار خودمان است که به ما بر می گردد. نه اینکه ما یک خدایی داریم که فقط نشسته ببیند چه کسی . . . یا بالاخره دَمَش را می بیند ، حرفهای قشنگی می زند و بعد خدا هم متقابلاً دَمِ این بابا را می بیند، عدالت بدور از این تصورات ماست و مو از ماست کشیده می شود بیرون قانون مند. وقتی گفتیم خدا، هوشمندی ، قانون ، باید تا آخرش را بخوانیم. ضابطه گذاشته شده که حقی از کسی ضایع نشود. هر چه بیشتر شناخت پیدا می کنیم می بینیم که خیلی دقیق است و بخاطر این دقت جهان های موازی، صورت مجادلات متقابل و خیلی چیزها گذاشته شده.
(دوره 5 جلسه 4 زنگ اول) CD صوتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر