۱۳۹۳-۰۳-۲۷

المنه لله که در میکده باز است

المنه لله که در میکده باز است

مهر محراب من از جنس شعور
در نمازم واژه ها، از جنس نور
گفتمش ساقی به ما گفتی ز ما
باده نوشاندی و جان دادی به ما

هر چه بشنیدی نرنجیدی ز ما
هر جهالت را تو بخشیدی به ما

هم صبوری کردی و آموختی
هم حقیقت را به جانم دوختی

پس شناساندی (جمال یار)را
معنی (جنات) و (عدن) و (نار) را
مطرب و رقص فنا و باده را
(راه نزدیک) و (وصال) ساده را
چون نشان دادی ره میخانه را
رحل افکندم، نجستم خانه را
حیرتم هر روز بیش از پیش شد
کیست او اینگونه خیر اندیش شد؟
پس گشوده رمزهایی از کمال
جای مانده یک معما یک سوال
پس زبانم بهر پرسش باز شد
عاقبت بگشوده باید، راز شد

کیستی با ما، تو اینسان میکنی
چهره را از ما تو پنهان میکنی

پرده بالا بر، بگو تو کیستی؟
کیستی تو کیستی تو کیستی؟

هدیه بسیار زیبای دوست گرامی Parvane Eshgh با طلب خیر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر