سوال (25): شما فرمودید در مورد چیزهائی که به یقین نرسیدیم می توانیم شک کنیم ولی وقتی به یقین رسیدیم، نه. لطفاً توضیح دهید.
پاسخ: ببینید ما مثلاً در دوره یک آمدیم درمان کردیم، شعور کیهانی را آمدیم تست کردیم، یک مورد، دو مورد . . . صد مورد، چند مورد شما نیاز داشتید که بگوئید من باور کردم، باور کردید و پرونده را بستید، پرونده را دوره یک بستید آمدید دوره دو، سه، چهار و . . . یکدفعه دوره پنج اگر کسی برگردد بگوید اصلاً شعور الهی وجود دارد یا ندارد؟ نکند من این سالهایی که انجام دادم اینها تخیّل بوده، تلقین بوده، به نظر شما آیا پذیرفتنی است یا نیست. یک کسی با ده مورد کار عملی می گوید من به باور رسیدم، به ایمان رسیدم، به یقین رسیدم، یک کسی با صد مورد ، یک کسی با هزار مورد، اما بالاخره یک روزی باید بگوید که من رسیدم، قبول کردم، آنجا که گفت من قبول کردم دیگه یعنی من تحقیقاتم را انجام دادم، مگر یک روزی یک کلکی در آن کشف بشود، شما خودت رفتی و آزمایش کننده بودی ، کسی بغل دستت نبوده که او یک کاری بکند که شما نبینی و بعد بگویی که شده پس این بوده من نمی دانستم و همه ی آزمایشات من باطل، خوب چنین چیزی هم که درست نیست.
لذا ما یک سری پرونده هایی را باید یکی به یکی برویم داخلش حرکت بکنیم و پرونده را ببند یم، مثلاً تشعشع دفاعی چند مورد لازم است که شما بیاید بگویید که یک چنین قضیه ای وجود دارد، یک کالبد ذهنی هست، خلاصه ویروس غیر ارگانیک است و تشعشع دفاعی هم این مکانیزمش هست ، دیگه وقتی آمدیم حالا یک کسی پنج مورد، ده مورد، صد مورد و هزار مورد کارکرده ، روزی که گفت من به باور رسیدم این پرونده دیگه بسته می شود دیگه شک معنی ندارد. مثلاً در دوره هفت یک کسی بیاید بگوید راستی بگذار ببینم این درمان انجام می شود؟ دیگه اینجا پذیرفته نیست، نه از نظر ما بلکه از نظر هوشمندی مورد قبول نیست و ممکن است به ارتباط ما لطمه وارد بشود. خطری که ما را تهدید می کند این است که در دوره های بالاتر ما ممکن است مورد حمله شبکه منفی قرار بگیریم ، اصلاً راجع به کلیّت برگردیم بگویم که اصلاً هوشمندی بوده یا نبوده، یعنی در این حد شبکه منفی مترصدفرصت است و اینکه بتواند آن نفوذ را داشته باشد، دیگه حالا شما خودتان فکر بقیه اش را بکنید.
ببینید اگر نظر خودمان را بخواهید و این باور را داشته باشید که من جواب صادقانه به شما می دهم رحمانیت از آن طرف به طور ثابت جاری است کم و زیاد نمی شود. از این طرف است که ما زیر این بارش که قرار داریم اشکالاتی برایمان پیش می آید، از این طرف است از آن طرف نیست. این طرف است که ما دستخوش نا ملایمات می شویم مثلا اگر در زندگی خودمان یک اختلاف ، یک مشکل خانوادگی و . . . پیش بیاید، ما آن روز آگاهی هایمان تعطیل است، ارتباطمان تحت تاثیر است، من این مثال را زدم که در واقع بدانیم این طرف تعیین کننده ی خیلی از مسایل است. پس برگردیم دنبال اشکالاتی که خودمان ممکن است داشته باشیم.
(دوره 6 جلسه 2 زنگ اول) CD صوتی
پاسخ: ببینید ما مثلاً در دوره یک آمدیم درمان کردیم، شعور کیهانی را آمدیم تست کردیم، یک مورد، دو مورد . . . صد مورد، چند مورد شما نیاز داشتید که بگوئید من باور کردم، باور کردید و پرونده را بستید، پرونده را دوره یک بستید آمدید دوره دو، سه، چهار و . . . یکدفعه دوره پنج اگر کسی برگردد بگوید اصلاً شعور الهی وجود دارد یا ندارد؟ نکند من این سالهایی که انجام دادم اینها تخیّل بوده، تلقین بوده، به نظر شما آیا پذیرفتنی است یا نیست. یک کسی با ده مورد کار عملی می گوید من به باور رسیدم، به ایمان رسیدم، به یقین رسیدم، یک کسی با صد مورد ، یک کسی با هزار مورد، اما بالاخره یک روزی باید بگوید که من رسیدم، قبول کردم، آنجا که گفت من قبول کردم دیگه یعنی من تحقیقاتم را انجام دادم، مگر یک روزی یک کلکی در آن کشف بشود، شما خودت رفتی و آزمایش کننده بودی ، کسی بغل دستت نبوده که او یک کاری بکند که شما نبینی و بعد بگویی که شده پس این بوده من نمی دانستم و همه ی آزمایشات من باطل، خوب چنین چیزی هم که درست نیست.
لذا ما یک سری پرونده هایی را باید یکی به یکی برویم داخلش حرکت بکنیم و پرونده را ببند یم، مثلاً تشعشع دفاعی چند مورد لازم است که شما بیاید بگویید که یک چنین قضیه ای وجود دارد، یک کالبد ذهنی هست، خلاصه ویروس غیر ارگانیک است و تشعشع دفاعی هم این مکانیزمش هست ، دیگه وقتی آمدیم حالا یک کسی پنج مورد، ده مورد، صد مورد و هزار مورد کارکرده ، روزی که گفت من به باور رسیدم این پرونده دیگه بسته می شود دیگه شک معنی ندارد. مثلاً در دوره هفت یک کسی بیاید بگوید راستی بگذار ببینم این درمان انجام می شود؟ دیگه اینجا پذیرفته نیست، نه از نظر ما بلکه از نظر هوشمندی مورد قبول نیست و ممکن است به ارتباط ما لطمه وارد بشود. خطری که ما را تهدید می کند این است که در دوره های بالاتر ما ممکن است مورد حمله شبکه منفی قرار بگیریم ، اصلاً راجع به کلیّت برگردیم بگویم که اصلاً هوشمندی بوده یا نبوده، یعنی در این حد شبکه منفی مترصدفرصت است و اینکه بتواند آن نفوذ را داشته باشد، دیگه حالا شما خودتان فکر بقیه اش را بکنید.
ببینید اگر نظر خودمان را بخواهید و این باور را داشته باشید که من جواب صادقانه به شما می دهم رحمانیت از آن طرف به طور ثابت جاری است کم و زیاد نمی شود. از این طرف است که ما زیر این بارش که قرار داریم اشکالاتی برایمان پیش می آید، از این طرف است از آن طرف نیست. این طرف است که ما دستخوش نا ملایمات می شویم مثلا اگر در زندگی خودمان یک اختلاف ، یک مشکل خانوادگی و . . . پیش بیاید، ما آن روز آگاهی هایمان تعطیل است، ارتباطمان تحت تاثیر است، من این مثال را زدم که در واقع بدانیم این طرف تعیین کننده ی خیلی از مسایل است. پس برگردیم دنبال اشکالاتی که خودمان ممکن است داشته باشیم.
(دوره 6 جلسه 2 زنگ اول) CD صوتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر