ما به عنوان سپاه شبکه مثبت چه وظيفه اي
سؤال:
ما به عنوان سپاه شبکه مثبت چه وظيفه اي را بايد به انجام برسونيم تا از اين دوره زندگي سربلند خارج شويم؟
استاد:
بحث اينجاست که خُب چکار بايد بکنيم؟ يکي از مسائلش را الان خدمت دوستان عرض کردم، موضوع امانت داري يکي از مهّم ترين مسائلي است که بايد رعايت کنيم.
عمده ضربه اي که ما خورديم من خدمتتون بگم، عمده ضربات اين هست که عزيزان دانسته نادانسته که عمدتاً براي خودمون هم ثابت شده، عمدتاً نادانسته بوده. اظهار نظرهايي کردند خارج از چارچوب در واقع موضوع عرفان کيهاني !!!
در مورد يک سؤال قرار گرفتند، نگفتند ما اين را نميدونيم يا اجازه بديد تحقيق کنيم، يا اصلاً اين به چارچوب کار ما مربوط نميشه، ما الان دوره مثلا ترم 4 ايم، ترم 3 ايم، ترم 2 ايم، الان موضوع اين ترم فرضاً اينهاست. اومدند اظهار نظر کردند، اظهار نظرهاي سليقه خودشون بوده و بعد اينها براي ما مشکل ساز شده.
من هر جايي که جلسه داشتم، تقريباً ميشه گفت که ما هر روز جلساتي داريم، و پريشب هم من خدمت يکي از عزيزان از حوزه علميّه بودم، ايشون مي گفتند که صحبت ميشه که نميدونم فرضاً شما نماز نخونيد. مثلا شما نميدونم يک اظهار نظرهايي که، در واقع اظهار نظرهايي که ما نميدونيم که، ميگيم آخه کي گفته؟ ميگن از مربّي ها. آخه کدوم مربّي؟ اينهاش معلوم نيست.
ولي يک موضوعيه که شما الان ترم 8 را پشت سر گذاشتين و من هم الان توضيح خدمتتون دادم، موضوع عمده اين ترم چي بوده؟ موضوع صلاة بوده. خُب اگه قرار باشه که يه روزي به اين نتيجه برسيم که لازم نيست، خُب چرا بياييم يک ترم را براش صرف کنيم؟ آيا ما نتيجه گرفتيم از اين ترم يا نگرفتيم؟
منبع: ديدار با استاد بهمن 88
سؤال:
ما به عنوان سپاه شبکه مثبت چه وظيفه اي را بايد به انجام برسونيم تا از اين دوره زندگي سربلند خارج شويم؟
استاد:
بحث اينجاست که خُب چکار بايد بکنيم؟ يکي از مسائلش را الان خدمت دوستان عرض کردم، موضوع امانت داري يکي از مهّم ترين مسائلي است که بايد رعايت کنيم.
عمده ضربه اي که ما خورديم من خدمتتون بگم، عمده ضربات اين هست که عزيزان دانسته نادانسته که عمدتاً براي خودمون هم ثابت شده، عمدتاً نادانسته بوده. اظهار نظرهايي کردند خارج از چارچوب در واقع موضوع عرفان کيهاني !!!
در مورد يک سؤال قرار گرفتند، نگفتند ما اين را نميدونيم يا اجازه بديد تحقيق کنيم، يا اصلاً اين به چارچوب کار ما مربوط نميشه، ما الان دوره مثلا ترم 4 ايم، ترم 3 ايم، ترم 2 ايم، الان موضوع اين ترم فرضاً اينهاست. اومدند اظهار نظر کردند، اظهار نظرهاي سليقه خودشون بوده و بعد اينها براي ما مشکل ساز شده.
من هر جايي که جلسه داشتم، تقريباً ميشه گفت که ما هر روز جلساتي داريم، و پريشب هم من خدمت يکي از عزيزان از حوزه علميّه بودم، ايشون مي گفتند که صحبت ميشه که نميدونم فرضاً شما نماز نخونيد. مثلا شما نميدونم يک اظهار نظرهايي که، در واقع اظهار نظرهايي که ما نميدونيم که، ميگيم آخه کي گفته؟ ميگن از مربّي ها. آخه کدوم مربّي؟ اينهاش معلوم نيست.
ولي يک موضوعيه که شما الان ترم 8 را پشت سر گذاشتين و من هم الان توضيح خدمتتون دادم، موضوع عمده اين ترم چي بوده؟ موضوع صلاة بوده. خُب اگه قرار باشه که يه روزي به اين نتيجه برسيم که لازم نيست، خُب چرا بياييم يک ترم را براش صرف کنيم؟ آيا ما نتيجه گرفتيم از اين ترم يا نگرفتيم؟
منبع: ديدار با استاد بهمن 88
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر