من و خدا
پس از سالها بررسي و کنکاش دروني و بيروني و تفکر در مورد اديان و مذاهب و آيين ها و فرقه ها بدين نتيجه رسيدم که هيچ دين و مذهب و آييني والاتر از خرد انسان نيست و آفريدگار تمام اديان و مذاهب,
خرد انسانهاي باهوش بوده است.
خردي که در زمانهاي مختلف براي رام کردن سرکشي هاي بشري و گاهي براي سلطه بر مردم نا آگاه از بخشي از وجود انسان به نام اعتقاد که زير مجموعه احساسات است استفاده کرده است.
اين خرد گاه شر بوده و گاه خير. به مرور خرد جمعي از بشريت دور شد و جاي آنرا اعتقادات احساسي پر کرد و پس از آن بشريت رو به زوال رفت, تا به امروز.
کم کم علم پا به عرصه گذاشت و رو در روي خرافات مذهبي ايستاد. ولي هنوز به حدي نرسيده است که بطور کامل در برابر اديان بايستد.
ولي با روند صعودي علم و بارور شدن روزافزون خرد و عقل بشري باورهاي خرافي ديني و مذهبي رنگ مي بازند و بشريت به دنبال جواب هاي منطقي تري از آفرينش مي گردد.
علت بوجود آمدن مکاتب و عرفان هاي گوناکون در کنار اديان , از همين رو است.
به همين خاطر اديان و مذاهب , اين مکاتب و عرفان ها را شيطاني و خطرناک مي دانند.
شايد باز هم دين هاي جديد از ديگر نقاط جهان سر برآورند ولي حقيقت اين است که هيچ ديني در آينده پا برجا نخواهد ماند و اين خرد انسان است که حاکم بر جهان هستي خواهد شد.
خردي که در حال حاضر اسير و زنداني اعقادات و مذاهب رنگانگ است. من خرد خود را آزاد مي سازم تا هر چقدر که مي خواهد بيانديشد و تفکر کند و بيابد.
بدور از هرگونه تعصب و يا محدوديت هاي مذهبي و ديني.
زيرا خدايي که اديان آنرا توصيف مي کنند, اصلا" وجود ندارد.
فقط زماني مي توان خدا را فهميد که بخواهي بفهمي, نه آنکه بخواهند آنرا در قالب دين به تو بفهمانند.
آفريدگار هماني است که تو مي انديشي, هر چند ساده و کودکانه و يا فلسفي و متفکرانه. هر دو يکي است.
با خرد باشيم يکتا پرست مي شويم.
حميد
پس از سالها بررسي و کنکاش دروني و بيروني و تفکر در مورد اديان و مذاهب و آيين ها و فرقه ها بدين نتيجه رسيدم که هيچ دين و مذهب و آييني والاتر از خرد انسان نيست و آفريدگار تمام اديان و مذاهب,
خرد انسانهاي باهوش بوده است.
خردي که در زمانهاي مختلف براي رام کردن سرکشي هاي بشري و گاهي براي سلطه بر مردم نا آگاه از بخشي از وجود انسان به نام اعتقاد که زير مجموعه احساسات است استفاده کرده است.
اين خرد گاه شر بوده و گاه خير. به مرور خرد جمعي از بشريت دور شد و جاي آنرا اعتقادات احساسي پر کرد و پس از آن بشريت رو به زوال رفت, تا به امروز.
کم کم علم پا به عرصه گذاشت و رو در روي خرافات مذهبي ايستاد. ولي هنوز به حدي نرسيده است که بطور کامل در برابر اديان بايستد.
ولي با روند صعودي علم و بارور شدن روزافزون خرد و عقل بشري باورهاي خرافي ديني و مذهبي رنگ مي بازند و بشريت به دنبال جواب هاي منطقي تري از آفرينش مي گردد.
علت بوجود آمدن مکاتب و عرفان هاي گوناکون در کنار اديان , از همين رو است.
به همين خاطر اديان و مذاهب , اين مکاتب و عرفان ها را شيطاني و خطرناک مي دانند.
شايد باز هم دين هاي جديد از ديگر نقاط جهان سر برآورند ولي حقيقت اين است که هيچ ديني در آينده پا برجا نخواهد ماند و اين خرد انسان است که حاکم بر جهان هستي خواهد شد.
خردي که در حال حاضر اسير و زنداني اعقادات و مذاهب رنگانگ است. من خرد خود را آزاد مي سازم تا هر چقدر که مي خواهد بيانديشد و تفکر کند و بيابد.
بدور از هرگونه تعصب و يا محدوديت هاي مذهبي و ديني.
زيرا خدايي که اديان آنرا توصيف مي کنند, اصلا" وجود ندارد.
فقط زماني مي توان خدا را فهميد که بخواهي بفهمي, نه آنکه بخواهند آنرا در قالب دين به تو بفهمانند.
آفريدگار هماني است که تو مي انديشي, هر چند ساده و کودکانه و يا فلسفي و متفکرانه. هر دو يکي است.
با خرد باشيم يکتا پرست مي شويم.
حميد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر