من متوجه شدم كه خيلي از افراد نزديكم در شبكه منفي قرار دارند، من چه بايد بكنم؟
سوال:
من متوجه شدم كه خيلي از افراد نزديكم در شبكه منفي قرار دارند، من چه بايد بكنم؟
جواب:
دو تا مسئله هست، يك موقع مي خواهيم آنها هم هدايت شوند، يك موقع مي خواهيم از گزندشان در امان باشيم؟ طبيعتا ما مي خواهيم عين اين اطلاعات را هم آنها داشته باشند، تجربه به ما ثابت كرده، نشان داده درصد قابل توجهي از اين افراد ناآگاه بودند و به محض اينكه آگاه شدند، مسئله تغيير پيدا كرده و تغيير رويه دادند. تا يك زماني نمي دانستند كه اين مسايلي كه دارند متعلق به شبكه منفي است به حساب كرامت گذاشتند، به حساب قلب پاك شان گذاشتنند، از اين جور ماجراها كه مي دانيد ولي بعد از اينكه آگاه شدند مسئله تغيير پيدا كرده است.
پس ما در هر دو فاز مي رويم جلو، فاز يك اين است كه به آنها آگاهي مي دهيم و هم زمان خودمان را تجهيز مي كنيم براي ضد ضربه شدن، بحث « يوسوس في صدور الناس من الجنة و الناس» بحث هاي ديگر، تشعشعات ديگر، مسايل مختلف ديگر.
اصولا در عرفان مسئله اي كه دنبال مي شود عمدتا استراتژي ضد ضربه شدن است؛ حالا اين ضد ضربه شدن يكبار از خود ماجراي زندگي است، يكبار همين قضايايي است كه از جانب افراد و مسايل مختلف متوجه ما مي شود. بنابراين ما دو تا كار را مي رويم جلو، يكي آگاهي مي دهيم مي گوييم به اين صورت است حالا بستگي به case (موردش) ، اگر دقيقا case (مورد) شما باز شود دقيقا مشخص مي شود كه چه بايد باشد. پس يكبار همه مطالب را برايشان روشن مي كنيم، يكبار هم خودمان بايستي آن تجيهزات لازم را داشته باشيم كه خوب الان يك مقدار زيادي داريم آگاه مي شويم.
فاز منفي نرفتن خودش كل ماجراست يعني يك شهري است كه درش بسته است، و بقيه مسايل و قضايايي كه دنبال مي كنيم، عليرغم اينكه اين شهر درش بسته است از روي برج و بارو مراقبت هاي ديگري را دارد، اگر هم در باز شد آمدند داخل دوباره يكسري تجهيزات پيش گيري هست كه داريم همه اينها را دنبال مي كنيم. تشعشع دفاعي يعني در باز بوده آنها آمدند داخل و ما الان در داخل قلعه داريم با آنها مبارزه مي كنيم يعني كار از دم دروازه گذشته بنا بر هر علتي ما هر اشتباهي داشتيم، آلوده شديم و اين آگاهي را نداشتيم گذشتگان ما هم به آن صورت اين را به ما انتقال نداند ما آلودگي داريم ولي الان داريم شهر را پاكسازي مي كنيم. اما بعد از اينكه پاكسازي كرديم اين بينش را داشته باشيم كه در اين دروازه به اين سادگي باز نشود. درست است اگر دوباره آمدند داخل ما دوباره مي توانيم مبارزه كنيم ولي اصلا چرا اساسا نياييم يك تغييرات بنيادي ايجاد نكنيم كه بخواهيم هر روز در حال جنگ باشيم؟ پس هم تجهيزات داريم، هم بينش ها و اطلاعات و آگاهي ها همه اينها مي خواهد در اختيار ما قرار بگيرد، يك شرايط خوبي را براي ما ايجاد كند.
آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي
استاد محمد علي طاهري
سوال:
من متوجه شدم كه خيلي از افراد نزديكم در شبكه منفي قرار دارند، من چه بايد بكنم؟
جواب:
دو تا مسئله هست، يك موقع مي خواهيم آنها هم هدايت شوند، يك موقع مي خواهيم از گزندشان در امان باشيم؟ طبيعتا ما مي خواهيم عين اين اطلاعات را هم آنها داشته باشند، تجربه به ما ثابت كرده، نشان داده درصد قابل توجهي از اين افراد ناآگاه بودند و به محض اينكه آگاه شدند، مسئله تغيير پيدا كرده و تغيير رويه دادند. تا يك زماني نمي دانستند كه اين مسايلي كه دارند متعلق به شبكه منفي است به حساب كرامت گذاشتند، به حساب قلب پاك شان گذاشتنند، از اين جور ماجراها كه مي دانيد ولي بعد از اينكه آگاه شدند مسئله تغيير پيدا كرده است.
پس ما در هر دو فاز مي رويم جلو، فاز يك اين است كه به آنها آگاهي مي دهيم و هم زمان خودمان را تجهيز مي كنيم براي ضد ضربه شدن، بحث « يوسوس في صدور الناس من الجنة و الناس» بحث هاي ديگر، تشعشعات ديگر، مسايل مختلف ديگر.
اصولا در عرفان مسئله اي كه دنبال مي شود عمدتا استراتژي ضد ضربه شدن است؛ حالا اين ضد ضربه شدن يكبار از خود ماجراي زندگي است، يكبار همين قضايايي است كه از جانب افراد و مسايل مختلف متوجه ما مي شود. بنابراين ما دو تا كار را مي رويم جلو، يكي آگاهي مي دهيم مي گوييم به اين صورت است حالا بستگي به case (موردش) ، اگر دقيقا case (مورد) شما باز شود دقيقا مشخص مي شود كه چه بايد باشد. پس يكبار همه مطالب را برايشان روشن مي كنيم، يكبار هم خودمان بايستي آن تجيهزات لازم را داشته باشيم كه خوب الان يك مقدار زيادي داريم آگاه مي شويم.
فاز منفي نرفتن خودش كل ماجراست يعني يك شهري است كه درش بسته است، و بقيه مسايل و قضايايي كه دنبال مي كنيم، عليرغم اينكه اين شهر درش بسته است از روي برج و بارو مراقبت هاي ديگري را دارد، اگر هم در باز شد آمدند داخل دوباره يكسري تجهيزات پيش گيري هست كه داريم همه اينها را دنبال مي كنيم. تشعشع دفاعي يعني در باز بوده آنها آمدند داخل و ما الان در داخل قلعه داريم با آنها مبارزه مي كنيم يعني كار از دم دروازه گذشته بنا بر هر علتي ما هر اشتباهي داشتيم، آلوده شديم و اين آگاهي را نداشتيم گذشتگان ما هم به آن صورت اين را به ما انتقال نداند ما آلودگي داريم ولي الان داريم شهر را پاكسازي مي كنيم. اما بعد از اينكه پاكسازي كرديم اين بينش را داشته باشيم كه در اين دروازه به اين سادگي باز نشود. درست است اگر دوباره آمدند داخل ما دوباره مي توانيم مبارزه كنيم ولي اصلا چرا اساسا نياييم يك تغييرات بنيادي ايجاد نكنيم كه بخواهيم هر روز در حال جنگ باشيم؟ پس هم تجهيزات داريم، هم بينش ها و اطلاعات و آگاهي ها همه اينها مي خواهد در اختيار ما قرار بگيرد، يك شرايط خوبي را براي ما ايجاد كند.
آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر