۱۳۹۳-۰۳-۰۶

اختلال شعوري سخت افزاري (( بيماري هاي اختلال شعوري))

اختلال شعوري سخت افزاري (( بيماري هاي اختلال شعوري))

گرچه بيشتر به موضوع فرادرماني ارتباط پيدا ميکنه، ولي اينجا بد نيست که يکجا موضوع رو ببينيم.

عوامل دروني:
حملات شعوري سلوليش که باعث بيماري هاي التهابي تخريبي ميشه که آنتي بادي ها به سلول هاي خودي حمله مي کنند و در ابتدا سلول رو ملتهب ميکنن و بعد از اينکه اونها ملتهب شدن، دچار التهاب شدن، مبادرت به تخريب اونها ميکنن.

از ديدگاه (( فرادرماني و سايمنتولوژي )) يکي از ترفند هاي مهم در سيستم دفاعي بدن، شناسايي شعوري است، شناسايي سلول از طريق شعور، يعني هر سلول فرض کنيد، تصور کنيد که خوب خيلي از مثلا ممکن موجودات مختلفي، حشراتي از بو همديگر رو شناسايي بکنن، در اين خصوص هم سيستم دفاعي بدن سلول هاي خودي رو يکي از راههاي شناسايش از نظر ما البته شناسايي شعوريست، يعني اگه بوي خودي نده مهم نيست که ديگه بقيه مشخصاتش ميخونه يا نميخونه، کافيه که از نظر شعوري و تشعشاتيش همخوان نباشه، در اين صورت مورد حمله قرار ميگيره.
حمله به سلول هاي خودي ممکنه در نواحي مختلفي صورت بگيره که هر يک از اينها منجر به نوعي خاصي از بيماري ميشه، مانند:

- حمله به پوشش ميلين عصب براي نمونه در بيماري (MS)
که حالا اين هم ميتونه اين هم در مغز باشه يا در نخاع باشه يا در بخشهاي مختلف باشه که به نامهاي مختلفي مورد شناسايي قرار ميگيره.
- حمله به مفاصل(آرتريت) که در آرتريت رخ مي ده.
- حمله به مخاط دهان (پمفيگوس) که مخاط مورد حمله قرار ميگيرن
- حمله به سلول هاي عضو پيوندي:
در مورد پيوند اعضا خوب ميدونيد که دقت خاصي به عمل مياد از نقطه نظر فاکتورهاي خوني و مسائل مختلف و هم خواني هايي که لازم انجام بشه و همه اينها با دقت خاصي صورت ميگيره ولي عليرغم اين دقت نظرهاي خاص باز هم اين عضو پس ميزنه که مطابق نظريه اي که ما داريم در واقع اختلاف در شعور سلولي عضو انتقالي و بدن فرد گيرنده باعث اين ميشه که عضو انتقالي مورد شناسايي سيستم دفاعي بدن قرار نگيره و بيگانه تلقي بشه و مورد حمله قرار بگيره و در صورتي که همفازي صورت بگيره، هم فازي شعوري انجام بشه از بروز حمله جلوگيري ميشه. در اين صورتي که در واقع حوزه ميدان شعوري طبيعي فرد در واقع به يک اختلال ميرسه بر اثر اين نقل و انتقالي که صورت ميگيره و به اصطلاح عضو انتقالي پس زده ميشه.
در پاره اي از موارد عضو انتقالي از خود بدن هست، فرد گيرنده هست، مثل عمل باي پس که از رگ پا باي پس ميکنن روي قلب ولي باز هم پس ميزنه، در اين صورت افرادي در واقع هستن که به عللي از جمله اختلال در مديريت بدن و سلولشون شعور نواحي مختلفشون هم با هم مختل شده و شعور سازماني وجودشون يک پارچه نيست و دچار اختلافاتي هست در اين صورت با اين انتقال بلافاصله مساله پس زده شدن اتفاق مي افته.
در قضيه انتقال خون هم دوباره همين مساله به علت اختلاف شعوري در بخش انتقالي و گيرنده اين مساله دوباره ميتونه انتقال پيدا بکنه.

Psy. GB. 1383
استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر