۱۳۹۳-۰۳-۰۶

اصول مقدماتي حاکم بر شخصيت

اصول مقدماتي حاکم بر شخصيت

1- هرجزيي از اجزاء عالم هستي مادي، داراي رفتار، هويت و شخصيت است.
2- هيچ جزيي به تنهايي داراي رفتار، هويت و شخصيت نيست و فقط در رابطه با ساير اجزاء در اکوسيستم خصوصيات فوق را پيدا مي کند.
3- يک شخصيت مي تواند از شخصيت هاي جزيي تري تشکيل بشه.
4- "اکوسيستم " خودش يک شخصيت محسوب مي شود که داراي رفتار و هويت نيز هست و چون شخصيتي بدون
وجود شخصيت ديگر قابل تعريف نيست، بنابراين لازم است که اکوسيستم با اکوسيستم هاي ديگري نيز وجود داشته باشد.
5 - هر شخصيتي يک موجود زنده به حساب مي آيد با سطوح مختلفي از زندگي. ببينيد ديگه از حالا به بعد اينها شيوه فکري ما، سيستم فکري ما از اينجا شکل ميگيره، ديگه ما به يک ذره، به يک سازمان، به يک موجود به صورتي نگاه ميکنيم که زنده است واينها اساس رفتارهاي ما رو بعدا تشکيل ميده، مثلا اگر در يک جايي رسيديم به اينکه ما بايد به شخصيت اکوسيستم احترام بگذاريم، برامون خيلي دور از ذهن نخواهد بود، چرا چون قبلا مفصل بحث هايي رو از مد نظر گذرنديم و توافقاتي بين ما ايجاد شده و براي ما يک مسائلي و بحث هايي مسجل شده يا اگر نيست بايد بهش برسيم و هدف سايمنتولوژي اينه که ما بياييم اينها رو بريم اگر تا اينجاش بايستي خيلي از به مسائل اصطلاح مسجل شده باشه، با تجاربي که شما دوستان عزيز بدست آورديد و کمي و کسري و اينهاش هم بايد مِن بعد دنبال بکنيم و پيگيري بشه.
5- در پشت هر رفتار، هويت و شخصيتي لازم است، انديشه اي نهفته باشد، در پشت اکوسيستم نيز بايد انديشه اي قرار داشته باشد.
6- يک شخصيت را مي توان يک سازمان ناميد. يعني ما اين کار را مي کنيم، چون تو بخش مديريت ما نگاه سازماني مون به اين صورت است که يک سازمان رو زنده مي بينيم، حالا توضيحاتش رو بعدا خدمتتون ميديم .
و يک سازمان شخصيتي مستقل به حساب مي آيد که مي تواند داراي شخصيت هاي بي شماري در زير مجموعه خود باشد.

Psy. GB. 1383
استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر