۱۳۹۳-۰۲-۳۱

اصول کلي سايمنتولوژي

اصول کلي سايمنتولوژي

مبني بر اين است که انسان داراي شخصيتي واحد، کل نگر و يک پارچه است. در نتيجه هر چهارچوبي که بخواهد او را مورد بررسي قرار بده بايد از ديدي کل نگر برخوردار باشد و بدون دانستن فلسفه وجودي، ماهيت انسان و جايگاه او در اکوسيستم، نمي توان رفتار، شخصيت و ساير تعريف هاي مرتبط با انسان را به روشني تصوير و تفسير نمود. در نتيجه سايمنتولوژي توجه ويژه اي به جايگاه انسان درهستي داره.

ذهن، روان و جسم و ساير اجزاي وجودي انسان يک پارچه و بهم پيوسته هست همون طور که خواهيم ديد، و جدا کردن آنها از يکديگر باعث بروز نتايج غلطي Lميشه، ممکن باعث نتيجه گيري هاي غلطي بشه.

کليه عوامل دروني و بيروني در سايمنتولوژي مورد توجه و بررسي هست و سايمنتولوژي مي خواهد که همه عوامل دروني و بيروني رو يکجا به معرض ديد بگذاره و يکجا اينها رو بتونه ببينه و تا حد امکان چيزي از قلم به اصطلاح نيافته.

مباحث سايمنتولوژي به دوبخش کلي تقسيم مي شود:
1- مباحث نظري
الف . تعريف انسان و جايگاه او در اکوسيستم و حالا اين اجزاء
ب . شناخت چيدمان وجودي و تعريف هايي که مرتبط ميشه و مياييم
ج. از بحث شخصيت و رفتار، هويت و همه چيزهايي که ميتونه اصولا در روانشناسي ميتونه مورد بحث قراربگيره

2- مباحث عملي
شامل بخشهايي که مي خواهد براي معضلات و مشكلات ذهن و روان چاره انديشي بکنه و ارائه راه بده.

Psy. GB. 1383
استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر