کمال مزد اشتياق است و بس!
بحث تافته جدا بافته اي نيست يعني در مجموع هم قضايا به دنبال قوانين خاص خودش است. مثلا ما گفتيم اشتياق، اصولا دانستن، كمال همه اينها مزد اشتياق است و هيچ پارتي بازي اين وسط نيست. البته اين توضيح براي اين است كه بدانيم همه مان مثل هم هستيم و همه مان بايد چكار كنيم، بيشترهدفم اين است كه ما آن اشتياق را ايجاد كنيم و بدانيم كه هر كدام مان در اين رابطه رسالتي داريم و مي توانيم در واقع باري را از روي دوش انسان در مجموع، چون بايد يك چيزي را كشف كند، يك چيزي را بفهمد، اين گردنش است. يعني در نهايت اگر اين نسل پيدا نكند، بايد نسل بعدي پيدا كند، نسل قبلي پيدا نكرد بارش روي دوش ما مانده است.
خلاصه كلام موضوع اينجاست كه ما چيزي نداريم جز اشتياق و مزد اشتياق است و در واقع آن بالا هم قانون بازتاب را با هم بررسي كرديم. قانون بازتاب است و نگاه مي كنند « يُضِل مَن يَشاء و يهَدْي مَن يَشاءُ » (نحل 93) در مورد خود من، آن شناختي كه از خودم دارم چيزي نبوده است جز اشتياق يعني من از دوران كودكي در يك اشتياق عظيمي مي سوختم، در يك كنجكاوي عظيم- حالا اين واژه ها شايد خيلي رسا نيست- كه ما اينجا چكار مي كنيم؟ براي چي هستيم؟ من سنيني كه گفتم فضا چيه؟ خيلي، خيلي، خيلي، خيلي زودتر از ... يعني حرف بسيار گنده تر از دهان بوده است، كه اصلا فضا چيه؟ و اين افكار، كه همه ما از دوران كودكي راجع به خدا شنيديم، راجع به جهنم شنيديم، راجع به بهشت شنيديم همه اينها در حد ديوانه كننده اي براي من مطرح بوده است طوري كه واقعا چندين بار مي رفت كه تعادل رواني و ذهني ام بهم بخورد.
لذا من محكم خدمتتان عرض مي كنم، در همه اين مطالب مان هم هست، كه هيچ چيزي نيست مگر مزد اشتياق و قانون بازتاب « يُضِل مَن يَشاء و يهَدْي مَن يَشاءُ » البته توضيح داديم و من نمي خواهم تكرار مكررات باشد. در اينجا اين موضوع انسان و خدا و آن اشتياقي را كه دنبال مي كند پاسخي را براي او خواهد داشت كه يا جواب مثبت و يا جواب انسان منفي را برايش به همراه مي آورد يعني بازتاب وجودي ما، بازتاب وجودي ما، ما چي مي خواهيم؟ در اشتياقات مثبتي؟ در اشتياقات منفي؟ قدرت مي خواهيم؟ كمال مي خواهيم؟ پاسخ دارد و به ما پاسخ مي دهند؛ قدرت بخواهيم به ما مي دهند، كمال هم بخواهيم مي دهند، هر كدام را بخواهيم مي دهند در واقع قدرت را كه مي خواهيم يعني براي اين كه اداره امور اينجا دست مان باشد مي دهند، آن طرفش را هم بخواهيم مي دهند. بنابراين همين است و چيزي ديگري نيست و ما نااميد نباشيم چون بعضي ها فكر مي كنند، مقدسين در سراسر طول تاريخ، ??? هزار پيغمبر، آيا ??? هزار پيامبر و كلي قديس در سرتاسر دنيا نسبت به آنها پارتي بازي شده است؟ آيا خداوند نقض عدالت كرده است؟ آيا نورچشمي درست كرده است؟ آيا ... ؟ صدها سؤال ديگر؟ نه! همه اينها را وقتي مورد بررسي قرار بدهيم مي بينيم كه در آتش اشتياقي مي سوختند مثلا پيامبر (ص) در غار حراء چكار مي كرده است؟ چرا يك آدم معمولي در....
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
بحث تافته جدا بافته اي نيست يعني در مجموع هم قضايا به دنبال قوانين خاص خودش است. مثلا ما گفتيم اشتياق، اصولا دانستن، كمال همه اينها مزد اشتياق است و هيچ پارتي بازي اين وسط نيست. البته اين توضيح براي اين است كه بدانيم همه مان مثل هم هستيم و همه مان بايد چكار كنيم، بيشترهدفم اين است كه ما آن اشتياق را ايجاد كنيم و بدانيم كه هر كدام مان در اين رابطه رسالتي داريم و مي توانيم در واقع باري را از روي دوش انسان در مجموع، چون بايد يك چيزي را كشف كند، يك چيزي را بفهمد، اين گردنش است. يعني در نهايت اگر اين نسل پيدا نكند، بايد نسل بعدي پيدا كند، نسل قبلي پيدا نكرد بارش روي دوش ما مانده است.
خلاصه كلام موضوع اينجاست كه ما چيزي نداريم جز اشتياق و مزد اشتياق است و در واقع آن بالا هم قانون بازتاب را با هم بررسي كرديم. قانون بازتاب است و نگاه مي كنند « يُضِل مَن يَشاء و يهَدْي مَن يَشاءُ » (نحل 93) در مورد خود من، آن شناختي كه از خودم دارم چيزي نبوده است جز اشتياق يعني من از دوران كودكي در يك اشتياق عظيمي مي سوختم، در يك كنجكاوي عظيم- حالا اين واژه ها شايد خيلي رسا نيست- كه ما اينجا چكار مي كنيم؟ براي چي هستيم؟ من سنيني كه گفتم فضا چيه؟ خيلي، خيلي، خيلي، خيلي زودتر از ... يعني حرف بسيار گنده تر از دهان بوده است، كه اصلا فضا چيه؟ و اين افكار، كه همه ما از دوران كودكي راجع به خدا شنيديم، راجع به جهنم شنيديم، راجع به بهشت شنيديم همه اينها در حد ديوانه كننده اي براي من مطرح بوده است طوري كه واقعا چندين بار مي رفت كه تعادل رواني و ذهني ام بهم بخورد.
لذا من محكم خدمتتان عرض مي كنم، در همه اين مطالب مان هم هست، كه هيچ چيزي نيست مگر مزد اشتياق و قانون بازتاب « يُضِل مَن يَشاء و يهَدْي مَن يَشاءُ » البته توضيح داديم و من نمي خواهم تكرار مكررات باشد. در اينجا اين موضوع انسان و خدا و آن اشتياقي را كه دنبال مي كند پاسخي را براي او خواهد داشت كه يا جواب مثبت و يا جواب انسان منفي را برايش به همراه مي آورد يعني بازتاب وجودي ما، بازتاب وجودي ما، ما چي مي خواهيم؟ در اشتياقات مثبتي؟ در اشتياقات منفي؟ قدرت مي خواهيم؟ كمال مي خواهيم؟ پاسخ دارد و به ما پاسخ مي دهند؛ قدرت بخواهيم به ما مي دهند، كمال هم بخواهيم مي دهند، هر كدام را بخواهيم مي دهند در واقع قدرت را كه مي خواهيم يعني براي اين كه اداره امور اينجا دست مان باشد مي دهند، آن طرفش را هم بخواهيم مي دهند. بنابراين همين است و چيزي ديگري نيست و ما نااميد نباشيم چون بعضي ها فكر مي كنند، مقدسين در سراسر طول تاريخ، ??? هزار پيغمبر، آيا ??? هزار پيامبر و كلي قديس در سرتاسر دنيا نسبت به آنها پارتي بازي شده است؟ آيا خداوند نقض عدالت كرده است؟ آيا نورچشمي درست كرده است؟ آيا ... ؟ صدها سؤال ديگر؟ نه! همه اينها را وقتي مورد بررسي قرار بدهيم مي بينيم كه در آتش اشتياقي مي سوختند مثلا پيامبر (ص) در غار حراء چكار مي كرده است؟ چرا يك آدم معمولي در....
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر