۱۳۹۳-۰۲-۰۳

روح الله: حساب بانكي ما !


روح الله: حساب بانكي ما !

او بخشیده، او بخشش خود را انجام داده، ما دسترسی نداریم، قبلاٌ بیعانه را به ما داده است, مثال: یک بابائی می آید برای بچه خود حساب بانکی باز می کند، این بچه پنج سال دارد، به سن بلوغ برسد، می تواند از این حساب استفاده کند. پدر دارد مرتب برای او پول می ریزد، او تا سن بلوغ نرسد و نتواند برود آنجا بگوید من همانی هستم که بابام برایم حساب باز کرده، نمی تواند از این حساب استفاده کند. چرا باید تا 18 سالگی صبر کند ؟ چون اگر 10 سالگی برود و پول را بگیرد، بین بانک و خانه پول از دستش رفته،و نمی داند چیست، نمی تواند آن را نگه دارد. برای همین گفتند به سن بلوغ برسد و بیاید استفاده کند.

این را به ما دادند، در حساب ما هست، نمی توانیم از آن استفاده کنیم،
الان یک گوشه پرده را بزنند کنار، که بیش از حد ماست و ما نمی توانیم تحمل کنیم:

از اینجا چو یک ذره بالا روم
فروغ تجلی بسوزد پرم

لذا یواش یواش یواش ... داریم می رویم که با این مسئله برخورد کنیم، بنابراین بحث روح الله، حساب بانکی، زمان استفاده بعد از بلوغ، یعنی همین گنجینه پدر نهایت بخشندگی است، آنجا که گفته همه اسماء را دادم، همه علم ها را دادم، یعنی در واقع هم آنها محفوظ است و در حساب بانکی ما هست. منتها ما در سنّی نیستیم، یک ذره از این پرده کنار برود، به هیچ عنوان شاید نتوانیم تحمل کنیم.

خدا جسم ندارد که ببخشد، غیر جسمی است.
غیر مادّی است. بخش غیر مادّی تکثیر پیدا کرده است.

دوره ٨ - جلسه ٣ - زنگ ٢
استاد محمد علی طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر