۱۳۹۳-۰۲-۰۷

در مورد اين ماجرايي که گفته ميشود «اسماء حسني» بحث اين است

در مورد اين ماجرايي که گفته ميشود «اسماء حسني» بحث اين است که آيا خداوند نام دارد؟
سؤال:
در مورد اين ماجرايي که گفته ميشود «اسماء حسني» بحث اين است که آيا خداوند نام دارد؟ اينجا بحث ظاهر و باطن است. هم دارد، هم ندارد. اسماء حسني معمولاً صفات است. آيا خدا صفت دارد؟ مگر خداوند موصوف است؟ هست يا نيست؟ اگر بگوئيم خدا موصوف است ميدانيد چه ميشود؟

پاسخ استاد:
ميگويد: « سبحان الله عما يصفون - او از هر توصيفي مبراست »

مثلاً اگر بگوئيم پاک است، يعني امکان ناپاکي براي او آورديم، پس او غيرقابل توصيف است.

در اينجا يک کشف رمز ميخواهد که اين ماجرا هم درست است، هم غلط است.

بستگي به نگاه ما دارد، اگر نگاه ظاهري داشته باشيم غلط است و اگر نگاه باطني کنيم درست است.

در نگاه باطني به اسماء حسني، اشارات به اتصالات است.
اسماء حسني هر کدام يک حلقه هستند.
منتها اسم هر حلقه فرق ميکند و ناميدنش هم حفاظ ميخواهد، يعني اگر بخواهيم از ظاهر اسماء حسني به باطن آن برويم حفاظ مي خواهد.

و يکي از عمدهترين آن را به عنوان «شاه کليد» قرار دادند که همه درها را باز ميکند.

يک شاه کليد هست که به آن گفتند اسم اعظم.

اسم اعظم به نظر من همان است که شاه نعمتاله گفته است.
دريافت او با شناختي که ما از بسم الله.... پيدا کرديم دريافت درستي است.

شايد همين که اين چند واژه اينقدر تکرار شده، اشاره به همين شاه کليد بودن آن دارد.

دوره 6
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر