احسن الخالقین
خدا، هوشمندی را قرار داده، هوشمندی، قوانین را وضع کرده و قوانین، اعداد را وضع کردند و احسن الخالقین. یعنی این مسائل را در دل هم داریم.
ما هنوز راجع به عوالم صحبت نکردیم، خداوند تنزّل پیدا نمی کند، اگر اینجا قرار باشد ما چیزی داشته باشیم، عواملی باید بیاید و این تنزّل را برساند. خدا هوشمندی را خلق کرد و هوشمندی قانون را وضع کرد و بحث ملائکه و اینها که پیش می آوریم، می بینیم که آنها سلسله مراتب هائی هستند که عوالم پائین تر ایجاد شدند. که در هستی خودش اسباب و وسائل و سلسله مراتبی قرار داده شده و احسن الخالقین. احسن الخالقین ماجرای مفصلی دارد که الان زود است.
این عالم به دلیل اینکه تابع قوانین جهان دو قطبی است، ابعاد مختلفی دارد.
وقتی می آئیم در این عالم، این عالمی است که بعد دارد، ابعاد دارد، یعنی وقتی آمدیم در قانون، به ابعاد بر می خوریم، آیا او ابعاد پذیر است؟ هم حضور دارد و هم در عالم ما (چون عالم ما ابعاد دارد، امروز، دیروز و ... ) نمی توانیم بگوئیم خدای امروز، خدای دیروز، خدای فردا، پس حضورش از طریق تجلی است.
هم هست « هو معکم اینما کنتم » هم بعد پذیر نیست.
از طریق تجلیات حضور هست. این بحث هم ادراکی، مشکل و پیچیده است.
در هر دوره تصورات ما از خدا یک جور است. ما را از تصورات ذهنی مان راجع به او هی جدا جدا جداتر ... می کند. لذا ما را به آن چیزی که باید باشد، لحظه به لحظه نزدیک نزدیک نزدیک تر می کند.
دوره 8 - جلسه 4 - زنگ 2
استاد محمد علی طاهری
خدا، هوشمندی را قرار داده، هوشمندی، قوانین را وضع کرده و قوانین، اعداد را وضع کردند و احسن الخالقین. یعنی این مسائل را در دل هم داریم.
ما هنوز راجع به عوالم صحبت نکردیم، خداوند تنزّل پیدا نمی کند، اگر اینجا قرار باشد ما چیزی داشته باشیم، عواملی باید بیاید و این تنزّل را برساند. خدا هوشمندی را خلق کرد و هوشمندی قانون را وضع کرد و بحث ملائکه و اینها که پیش می آوریم، می بینیم که آنها سلسله مراتب هائی هستند که عوالم پائین تر ایجاد شدند. که در هستی خودش اسباب و وسائل و سلسله مراتبی قرار داده شده و احسن الخالقین. احسن الخالقین ماجرای مفصلی دارد که الان زود است.
این عالم به دلیل اینکه تابع قوانین جهان دو قطبی است، ابعاد مختلفی دارد.
وقتی می آئیم در این عالم، این عالمی است که بعد دارد، ابعاد دارد، یعنی وقتی آمدیم در قانون، به ابعاد بر می خوریم، آیا او ابعاد پذیر است؟ هم حضور دارد و هم در عالم ما (چون عالم ما ابعاد دارد، امروز، دیروز و ... ) نمی توانیم بگوئیم خدای امروز، خدای دیروز، خدای فردا، پس حضورش از طریق تجلی است.
هم هست « هو معکم اینما کنتم » هم بعد پذیر نیست.
از طریق تجلیات حضور هست. این بحث هم ادراکی، مشکل و پیچیده است.
در هر دوره تصورات ما از خدا یک جور است. ما را از تصورات ذهنی مان راجع به او هی جدا جدا جداتر ... می کند. لذا ما را به آن چیزی که باید باشد، لحظه به لحظه نزدیک نزدیک نزدیک تر می کند.
دوره 8 - جلسه 4 - زنگ 2
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر