۱۳۹۳-۰۲-۰۳

تاثير بخشش علم،‌ محبّت و شعور


تاثير بخشش علم،‌ محبّت و شعور

در قالب یک نموداری من چند سوال مطرح می کنم، من اگر قلبم را به کسی ببخشم، چه می ماند؟ من اگر تمام محتویات جیبم را به یکی ببخشم، برای من چه می ماند؟ به یک نموداری می رسیم، اگر ما روی نمودار اگر اینقدر دارائی داشته باشیم، این رو ببخشیم، نتیجه اش می شود صفر. اگر من علمم را ببخشم چطور؟ اگر شما اینقدر واحد علم دارید، وقتی می بخشید، تبدیل می شود به اینقدر. یعنی علم را ببخشید، تجربه بشر نشان داده که نه تنها کم نمی شود، بلکه اضافه می شود.

اگر محبّت را ببخشیم، ساختارها عوض می شود، وقتی ما محبّت ببخشیم، این دیگر خیلی بیشتر می شود. اگر شعور ببخشیم، همان تجربه ای که در همیوپاتی است و جلسه قبل توضیح دادیم، شما یک قطره از شعور عنصری را بدست بیاورید، توضیح دادیم که در هومیوپاتی چطور شعور یک عنصر بدست می آید، یک عنصری را در 100 سی سی آب خالص در یک لوله آزمایش می گذارند، بعد کامل به هم می خورد، از این دوباره یک سی سی در لوله آزمایش دیگری که 100 سی سی آب است می ریزند و دوباره به هم می زنند، و دوباره از این یک سی سی در لوله آزمایش دیگری که 100 سی سی آب است می ریزند و هم می زنند و.... هر بار چقدر رقیق تر شده است؟ یک صدم. یا ده به توان منهای دو. به یک جائی می رسیم که طبق عدد آووگادرو دیگر از عنصری که وارد آب کردیم، نمی توانیم یک ملکول سالم داشته باشیم، به نصف ملکول می رسیم که غیر ممکن است.

با ده، پانزده بار رقیق کردن به جائی میرسیم که دیگر نمی تواند از عنصر اولیه باشد. ولی ثابت شده که این آب حاوی شعور آن عنصر هست. یک قطره از این آب را برداریم، با این یک قطره آب می توانیم هر چه دلمان بخواهد زایش داشته باشیم. پس وقتی به موضوع شعور می رسیم، به نموداری بر می خوریم که به شکل زیر است. در مورد شعور هر چه ببخشی بیشتر می شود.

بخشش علم، محبّت و شعور (بر خلاف بخشش هر چیز کمّی) باعث افزایش و زایش آن می شود.

وقتی به جائی می رسیم که ساحت کمال است ،" الیه راجعون"، غایت کمال است ، حرکت به سوی غایت کمال، وقتی کمال بخشیده می شود، هر چه بیشتر، آن دارائی بیشتر می شود. و تصور فیزیکی ما که اگر خدا ساحت مقدّسش را ببخشد، چیزی دیگر برای خودش نمی ماند، در این رابطه نمی گنجد.

بحثی که داشتیم " من ثابت " و " من متحرّک "، و گفتیم که یک چیزی ما را جدا کرده، او از قبل پیام یا وعده خودش را داده است. روح الله و علم آدم اسماء کلّها، اینها را به ما داده، قبل از حرکت وعده غایت کمال را به ما داده که غایت کمال به نوعی معادل خودش است، و شما به این غایت کمال می رسید. و این را به ما داده، فقط ما نمی توانیم فعلاٌ استفاده کنیم. پیش از حرکت در چرخه " انّا لله و انّا الیه راجعون "، غایت کمال (روح الله) به ما بخشیده شده است، اما تا قبل از ادغام آن با " من متحرک " توان استفاده از آن را نداریم.

چون هم جدائیم و هم سوادش را نداریم.
نمی توانیم این اریکه را برانیم. داریم می رویم این را به یک حد لازم برسانیم،
بعد این را بسوزانیم، بعد این دو ادغام شود.

دوره ٨ - جلسه ٤ - زنگ ١
استاد محمد علی طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر