۱۳۹۳-۰۱-۳۱

ارتباط اعوذ بالله!

ارتباط اعوذ بالله!

گفتيم يکي از تعريف هاي عرفان حرکت از ظاهر به باطن است.
در دستورات همه اديان و متون مقدس گفته شده وقتي مي خواهيم به حريم هايي نزديک بشويم رعايت هايي را داشته باشيم.

مثلاً گفته شده « فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله » وقتي مي خواهيد قرآن بخوانيد به خدا پناه ببريد.

خوب اينجا سؤال پيش مي آيد که چگونه پناه ببريم؟
آيا همين که بگوئيم به خدا پناه مي بريم، کافي است؟
آيا فقط آن کلام و جمله مهم است يا خود (اعوذ بالله) اشاره به حلقه اي است؟
باطن اين آيه اين است که ما مي توانيم در آن حلقه و حفاظ وارد حلقه بشويم.
ما طبق تجربه متوجه شديم هر چيزي که گفته مي شود يک ظاهر و يک باطن دارد و کار اصلي در باطن و در حلقه انجام مي شود.

يک تجاربي وجود دارد که وقتي ما مي خواهيم کارهايي در جهت کمال انسان انجام بدهيم مورد حمله قرار مي گيريم.
کارهايي مثل نماز، حج، روزه، قرآن و ... خيلي از دوستاني که در اين کارها تجربه داشتند تجربه حمله را هم داشتند. البته ما توضيح داديم که بدون ضد کمال، کمال معنا نمي دهد. پس بايد به ما حمله کنند تا ببينند که ما چقدر در اين زمنيه راسخ و پخته هستيم. وچقدر راه هاي محافظت خودمان را پيدا کرديم.

خود اين يک مسأله مهم است که ما توانسته باشيم راه هاي حفظ خودمان را پيدا کنيم.
پس وقتي گفته مي شود: فاذا قرات قرآن فستعذ بالله، تقريباً همه تجربه کردند که با گفته صرفاً يک جمله، حمله خنثي نمي شود و اتفاقي با گفتن ظاهري، نمي افتد و گفتن اين آيه فقط کافي نيست. البته شايد هم براي کسي فايده داشته باشد، ما نمي دانيم!

در اين خصوص ما اعتقاد داريم که براي همه مناسک نياز به حفاظ است.
مثلاً در مراسمي مثل مراسم حج که بسيار مهم است و ما در جريان آن پيمان بزرگي مي بنديم و وارد فاز جديدي مي شويم و نشان مي دهيم ما فاز قبلي را طي کرديم و اعلام مي کنيم ما پيمان قبلي را پشت سر گذاشتيم و پيمان « اياک نعبد و اياک نستعين » را پشت سر گذاشتيم و حالا آمديم پيمان بزرگ تري را ببنديم و بعدش هم به شيطان سنگ بزنيم و ... اگر کسي بداند که اين يک پيمان است، (چون بعضي ها فکر مي کنند که فقط مراسمي است براي انجام دادن و اين کارها را بکنند و برگردند حاجي شدند ) در حاليکه تا اعلام پيمان کند، بدون حفاظ به او حمله مي شود. اما هدف، مراسم و مناسک نبوده و معرفت ماجرا مهم است.

پس در اين مراسم ما بايد اشراف داشته باشيم.
يک بعد اين اشراف برمي گردد به حلقه اي که حفاظت کند و يک مسأله مهم اين است که حالا که حفاظ داريم، معرفت آن را هم پيدا کنيم. چون حالا با حفاظ مي توانيم حمله را هم بشکنيم. قبلاً اگر معرفت آن را پيدا مي کرديم، چون حفاظ نداشتيم مورد حمله قرار مي گرفتيم.

پس بايد معرفت و باطن مراسم و مناسک را پيدا کنيم.
فکر نکنيم که ظاهر، کاري انجام مي دهد و بدانيم همه چيز روي باطن سوار است.

مرحله بعد هم وارد شدن به حلقه ( اعوذ بالله) است.
گروه هايي که قبلاً اين حلقه را مورد استفاده قرار دادند، اعلام کردند حمله ها خيلي خيلي کم شده است.

دوره 7
استاد محمد علي طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر