شعور ثابت و متغيّر
هستی بازتابی را به ما بر می گرداند، بازتابهائی را دارد که این بازتابها بخشی از آن در موضوع تشعشعات شعوری است، اگر یک مولکول آب از شعور ما تاثیر می گیرد، همه هستی هم از شعور ما تاثیر میگیرد. به عبارتی:
میکروکازمیک = ماکروکازمیک
دنیای یک اتم مساوی است با کل هستی. یک مولکول آب مساوی است با کل هستی. همه این مسائلی که صحبت کردیم کاملاٌ علمی است. دنیای علم به این نتیجه رسیده که میکروکازمیک مساوی است با ماکروکازمیک.
در مورد شعور هم همینطور است، یک ذرّه شعور مساوی است با کل هستی، چون شعور فاقد کمّیت است، اگر یک ملکول آب تاثیر می گیرد، کلّ هستی هم تاثیر می پذیرد. امّا کلّ هستی از شعور بشر تاثیر می گیرد. بشر، همان جمع انسانهاست.
پس، من ... شعور من،
گفتیم که وقتی از زمین فاصله می گیریم، زمین می شود یک نقطه، شما کهکشانی را که در آسمان نگاه می کنید، یک نقطه است، امّا اگر بخواهید بروید در دل آن. اگر آنجا ساکنینی داشته باشد، شما شعور ساکنین آنجا را چطوری دریافت می کنید؟ به صورت تشعشع مخلوطی که ما داریم دریافتش می کنیم. می گوئیم شعور بشر.
آگاهی بشر. آگاهی بشر یعنی همه ما آگاهی هایمان را گذاشتیم روی همدیگر. همه شعور های خودمان را گذاشتیم روی هم. می گویند کمال بشر.
کمال بشر یعنی همه آنچه که داریم گذاشتیم روی همدیگر.
شعور کائنات، شعور خورشید، شعور ماه، شعور گیاه، اینها ثابت ها هستند. ثابتند. اگر یادتان باشد قبلا گفتیم که شعور زمینه، شعور حیات، شعور تعقل غریزی، شعور ... خورشید شعور ثابتی دارد و به هستی شعور ثابتی را می دهد. هر جزئی از این بینهایت اجزاء شعور ثابتی دارد، بعد اگر بشود سیاه چاله یک شعور دیگری می شود. اگر سوپر نوا بشود یک شعور دیگری می شود. اما در هر لحظه آنها یک شعور ثابتی را می دهند.
تاثیر شعوری هر یک از اجزای هستی بر کلّ هستی "تعریف شده" است و فقط تاثیر شعوری انسان است که بر اساس اختیار او تعیین می شود. ( از این نظر، انسان است که به هستی معنا می دهد )
تاثیر شعوری انسان بر هستی دارای ارزش مثبت و منفی است.
دوره ٨ - جلسه ٢ - زنگ ٢ - استاد طاهري
هستی بازتابی را به ما بر می گرداند، بازتابهائی را دارد که این بازتابها بخشی از آن در موضوع تشعشعات شعوری است، اگر یک مولکول آب از شعور ما تاثیر می گیرد، همه هستی هم از شعور ما تاثیر میگیرد. به عبارتی:
میکروکازمیک = ماکروکازمیک
دنیای یک اتم مساوی است با کل هستی. یک مولکول آب مساوی است با کل هستی. همه این مسائلی که صحبت کردیم کاملاٌ علمی است. دنیای علم به این نتیجه رسیده که میکروکازمیک مساوی است با ماکروکازمیک.
در مورد شعور هم همینطور است، یک ذرّه شعور مساوی است با کل هستی، چون شعور فاقد کمّیت است، اگر یک ملکول آب تاثیر می گیرد، کلّ هستی هم تاثیر می پذیرد. امّا کلّ هستی از شعور بشر تاثیر می گیرد. بشر، همان جمع انسانهاست.
پس، من ... شعور من،
گفتیم که وقتی از زمین فاصله می گیریم، زمین می شود یک نقطه، شما کهکشانی را که در آسمان نگاه می کنید، یک نقطه است، امّا اگر بخواهید بروید در دل آن. اگر آنجا ساکنینی داشته باشد، شما شعور ساکنین آنجا را چطوری دریافت می کنید؟ به صورت تشعشع مخلوطی که ما داریم دریافتش می کنیم. می گوئیم شعور بشر.
آگاهی بشر. آگاهی بشر یعنی همه ما آگاهی هایمان را گذاشتیم روی همدیگر. همه شعور های خودمان را گذاشتیم روی هم. می گویند کمال بشر.
کمال بشر یعنی همه آنچه که داریم گذاشتیم روی همدیگر.
شعور کائنات، شعور خورشید، شعور ماه، شعور گیاه، اینها ثابت ها هستند. ثابتند. اگر یادتان باشد قبلا گفتیم که شعور زمینه، شعور حیات، شعور تعقل غریزی، شعور ... خورشید شعور ثابتی دارد و به هستی شعور ثابتی را می دهد. هر جزئی از این بینهایت اجزاء شعور ثابتی دارد، بعد اگر بشود سیاه چاله یک شعور دیگری می شود. اگر سوپر نوا بشود یک شعور دیگری می شود. اما در هر لحظه آنها یک شعور ثابتی را می دهند.
تاثیر شعوری هر یک از اجزای هستی بر کلّ هستی "تعریف شده" است و فقط تاثیر شعوری انسان است که بر اساس اختیار او تعیین می شود. ( از این نظر، انسان است که به هستی معنا می دهد )
تاثیر شعوری انسان بر هستی دارای ارزش مثبت و منفی است.
دوره ٨ - جلسه ٢ - زنگ ٢ - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر