۱۳۹۳-۰۲-۱۷

با يكي از مسترها دفاعي گرفتم

گزارش:
با يكي از مسترها دفاعي گرفتم، بلافاصله بعد از چند دقيقه دست هايم شروع كرد به سفت شدن و بدنم خيلي كشيده شد و دقيقا وارد يك محيطي شدم، يك جاي خيلي وسيع از يك فردي خواست كه برايش دعا بنويسيد حتي ديدم كه در خانه شان يك ليوان آب به من دادند به اضافه مقداري نمك و من خوردم. همه اين صحنه ها را مي ديدم. ديدم كه دو تا قفل را به لب هاي من زدند، بعد يك انگشتر در دست من بود ... بعد از اين جريان حتي شوهرم كه از ماجرا خبر ندارد يك كيف سامسونت داشته كه هديه از طرف آنها بود مي گفت نمي دانم احساس مي كنم از طرف اين كيف به من يك حرارتي مي آيد و ديگر دوست ندارم از آن استفاده كنم!



استاد:
يك اصول كلي هست كه همانطور كه مي شود يك قلبي را از تنش جدا كنيم، مي شود به يك قلبي تنش داد، اين مسئله كارهايي است كه در سرتاسر دنيا دارد انجام مي شود، يعني مي شود بست، مي شود خيلي كارها انجام داد، يعني دو شبكه است. اگر يك شبكه مي آيد مشكل را حل مي كند، از يك طريقي مي شود مشكل ايجاد كرد. اهدافي وجود دارد كه افراد روي انتقام جويي است، روي مسايل كار است، پيشبرد قضايايي است، از سر راه برداشتن است، مي خواهند از سر راه بردارند مي آيند اين كار را انجام مي دهند.

حالا ظاهر قضايا هم اين است كه مي گويند دعا، دعانويسي ظاهرش اين نيست كه من دارم مي روم اين كار را بكنم. مي رود مي گويد «بله اين اينجوري است، اينجوري است من مي خواهم زبانش را ببندم » مي گويد « من مي بندم» پولي رد و بدل مي شود و بعد انشاءاللهّ از آن قفل ها و چيزهايي كه گفتند مي آوريم، مي گذاريم با چيزهايي كه بهش هست، كارهايي كه مي شود با استناداتش، با كتب بسيار زيادي كه حالا خيلي ها خودشان اين كتب را تهيه مي كنند و از روي آن كتاب جاري مي كنند و از روي كتب به چند صورت هست؛ يك صورتش اين است كه طلسمي كه جاري مي شود موكلّش مي آيد يعني آن يك شكلش بود اين هم يك شكل ديگرش است كه اصولا هر طلسمي جاري شود موكلّش مي آيد، آن طلسم موكلّ دارد و بعد جاري مي شود و كار انجام مي شود.



آموزه هاي دوره تشعشع دفاعي
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر