آيا ما گفتيم که ما اشتباه نمي کنيم؟
هر که آمد به جهان نقش خرابي دارد
چه موقع ما گفتيم که ما اشتباه نمي کنيم، چه کسي شنيده که ما گفتيم، ما اشتباه نمي کنيم؟ فراوان و مرتّب، ما داريم اشتباهات خودمان را بازگو مي کنيم، در مورد بد آموزي ها صحبت کرديم که اشتباهاتمان را نشان مي دهد.
کي ما گفتيم که اشتباه نمي کنيم، وقتي ما مي گوئيم شيطان بغل گوش همه مي آيد و مي گويد، فقط تو، يعني ما اين ترفند را مي شناسيم.
ما اعتقاد داريم که تعداد راه ها، به تعداد نفوس انسانهاست. هيچ وقت انحصاري نشده و من تا به امروز اين فکر را نداشتم. هرگز فکر نکرديم که ما اشتباه نمي کنيم.
در عرفان، گاهي فلسفه برخي مناسک اديان آشکار مي شود که قابل تحقيق و تجربه فردي است و گاهي آگاهي هائي راجع به فلسفه وجودي مثبت و جهنم و ... مطرح مي شود که بايد هر يک را يک نظريه تلقي کرد و مورد بررسي قرار داد.
يک چيزي را به عنوان اصول در نظر بگيريم، يک سري چيزها را به عنوان مباحث مطرح مي کنيم. مثلا ما راجع به جهنم صحبت مي کنيم، ارتباطاتي که در اين دوره مطرح کرديم، يا دفاع از اديان، اين بود که پشت پرده را يک چيزهائي ازش گرفتيم، اين ربطي به نظر من ندارد، گفتيم برويم و در موردش تحقيق کنيم، و اکثريت به نتيجه مثبتي رسيدند.
يک سري مباحث است مثلا بهشت و جهنم، و بهتر اين است که به عنوان نظريه آن را تلقي کنيد. به عنوان فرضيه رويش حساب کنيد، ببينيد که چيزي دارد يا ندارد.
تا حالا اونجوري نگاه مي کرديم، چه اشکالي دارد که يک بار اينجوري نگاه کنيم.
دوره 8 - جلسه 5 - زنگ 1 - استاد طاهري
هر که آمد به جهان نقش خرابي دارد
چه موقع ما گفتيم که ما اشتباه نمي کنيم، چه کسي شنيده که ما گفتيم، ما اشتباه نمي کنيم؟ فراوان و مرتّب، ما داريم اشتباهات خودمان را بازگو مي کنيم، در مورد بد آموزي ها صحبت کرديم که اشتباهاتمان را نشان مي دهد.
کي ما گفتيم که اشتباه نمي کنيم، وقتي ما مي گوئيم شيطان بغل گوش همه مي آيد و مي گويد، فقط تو، يعني ما اين ترفند را مي شناسيم.
ما اعتقاد داريم که تعداد راه ها، به تعداد نفوس انسانهاست. هيچ وقت انحصاري نشده و من تا به امروز اين فکر را نداشتم. هرگز فکر نکرديم که ما اشتباه نمي کنيم.
در عرفان، گاهي فلسفه برخي مناسک اديان آشکار مي شود که قابل تحقيق و تجربه فردي است و گاهي آگاهي هائي راجع به فلسفه وجودي مثبت و جهنم و ... مطرح مي شود که بايد هر يک را يک نظريه تلقي کرد و مورد بررسي قرار داد.
يک چيزي را به عنوان اصول در نظر بگيريم، يک سري چيزها را به عنوان مباحث مطرح مي کنيم. مثلا ما راجع به جهنم صحبت مي کنيم، ارتباطاتي که در اين دوره مطرح کرديم، يا دفاع از اديان، اين بود که پشت پرده را يک چيزهائي ازش گرفتيم، اين ربطي به نظر من ندارد، گفتيم برويم و در موردش تحقيق کنيم، و اکثريت به نتيجه مثبتي رسيدند.
يک سري مباحث است مثلا بهشت و جهنم، و بهتر اين است که به عنوان نظريه آن را تلقي کنيد. به عنوان فرضيه رويش حساب کنيد، ببينيد که چيزي دارد يا ندارد.
تا حالا اونجوري نگاه مي کرديم، چه اشکالي دارد که يک بار اينجوري نگاه کنيم.
دوره 8 - جلسه 5 - زنگ 1 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر