راه هاي آلوده شدن به اعتياد
1- روند خود آگاه:
روند دنبال کردن فردي است، در بعضي از اشخاص ميل به اعتياد بتدريج ايجاد و تقويت مي شود، مانند افرادي که به سيگار معتاد مي شوند (از ابتدا با چند نخ، بصورت تفريحي و بتدريج ...)
2 – روند ناخود آگاه:
- ويروس غير ارگانيک: کالبد ذهني فرد معتاد فوت شده با تسخير شخص مستعد اعتياد، او را به سمت اعتياد هدايت مي کند.
- اسب تراوا: اسب تراوا ماجراي اسبي چوبين است که با استفاده از آن، قلعه شکست ناپذيري که با محاصره و جنگ سقوط نمي کرد، به تسخير دشمن در آمد. داستان از اين قرار است که سربازان دشمن، قلعه اي را مدتها در محاصره قرار داده بودند، پس از مدتها جنگيدن نا اميد شده و براي تسخير آن نيرنگي را طراحي کردند. آنها اسبي چوبين ساختند و آنرا در بيرون قلعه گذاشتند و خود عقب نشيني نموده و وانمود کردند که از ادامه حمله منصرف شده و به احترام مقاومت مدافعين قلعه، اسبي چوبين را به آنها هديه کردند. مدافعين قلعه مجذوب زيبائي و عظمت اسب چوبين شدند و آنرا به داخل قلعه برده و مشغول جشن و سرور و پايکوبي گرديدند، امّا نيمه شب که آنها مست و سرخوش در خواب بودند، سربازاني که از قبل در دل اسب چوبين پنهان شده بودند، از درون آن بيرون آمده و دروازه قلعه را گشودند و دشمن که در اين فاصله با استفاده از تاريکي شب خود را به قلعه رسانيده بودند، وارد شدند و با غافلگير کردن مدافعين و قتل عام آنها، قلعه را به تسخير خود در آوردند.
آنچه که در جهان هستي وجود دارد و انسان به نحوي با آن سر و کار دارد، شعوري بر آن حاکم است و در پشت آن، شعوري ديگري نهفته است که در بعضي مواقع ممکن است همان اسب تراوا باشد. به عبارت ديگر همانطور که ماده، ضد ماده، و انرژي، ضد انرژي وجود دارد، شعور، ضد شعور نيز جزئي از اجزاي جهان هستي مي باشند، لذا همواره ما در معرض شعور و ضد شعور قرار داريم که بسيار هوشمندانه عمل مي کنند.
ذهن انسان پيچيدگيهاي بسيار زيادي دارد و از فيلترهاي محافظ بسيار قوي برخوردار مي باشد، فيلتر عقلي، راه ورود هر گونه اطلاعاتي را که با منطق و باورهاي ما مغايرت داشته باشد مي بندد، ذهن قادر است اطلاعاتي را که به آن مي رسد، مورد پردازش دقيقي قرار بدهد حتي اگر وارونه باشد. در ستاد مرکزي ذهن، محدوديتي براي فهم زبانهاي مختلف نيست و هر مطلبي به هر زباني براي اين ستاد قابل فهم بوده و به کار گرفته مي شود.اين سطح از ذهن، جزئي از ناخودآگاهي بوده، که ما به آن واقف نيستيم، ولي اثرات آن بر روي عملکردهاي انسان ظاهر مي شود.
با استفاده از همين اصل، شبکه منفي، کليه اطلاعات غلط خود را به ستاد مرکزي ذهن انسان مي رساند و رفتار او را تحت تاثير قرار داده و تمايلات او را به سمت دلخواه هدايت مي کند، از جمله اين موارد مي تواند هدايت به سمت اعتياد باشد.
دوره تي دي - جلسه 4 - استاد طاهري
1- روند خود آگاه:
روند دنبال کردن فردي است، در بعضي از اشخاص ميل به اعتياد بتدريج ايجاد و تقويت مي شود، مانند افرادي که به سيگار معتاد مي شوند (از ابتدا با چند نخ، بصورت تفريحي و بتدريج ...)
2 – روند ناخود آگاه:
- ويروس غير ارگانيک: کالبد ذهني فرد معتاد فوت شده با تسخير شخص مستعد اعتياد، او را به سمت اعتياد هدايت مي کند.
- اسب تراوا: اسب تراوا ماجراي اسبي چوبين است که با استفاده از آن، قلعه شکست ناپذيري که با محاصره و جنگ سقوط نمي کرد، به تسخير دشمن در آمد. داستان از اين قرار است که سربازان دشمن، قلعه اي را مدتها در محاصره قرار داده بودند، پس از مدتها جنگيدن نا اميد شده و براي تسخير آن نيرنگي را طراحي کردند. آنها اسبي چوبين ساختند و آنرا در بيرون قلعه گذاشتند و خود عقب نشيني نموده و وانمود کردند که از ادامه حمله منصرف شده و به احترام مقاومت مدافعين قلعه، اسبي چوبين را به آنها هديه کردند. مدافعين قلعه مجذوب زيبائي و عظمت اسب چوبين شدند و آنرا به داخل قلعه برده و مشغول جشن و سرور و پايکوبي گرديدند، امّا نيمه شب که آنها مست و سرخوش در خواب بودند، سربازاني که از قبل در دل اسب چوبين پنهان شده بودند، از درون آن بيرون آمده و دروازه قلعه را گشودند و دشمن که در اين فاصله با استفاده از تاريکي شب خود را به قلعه رسانيده بودند، وارد شدند و با غافلگير کردن مدافعين و قتل عام آنها، قلعه را به تسخير خود در آوردند.
آنچه که در جهان هستي وجود دارد و انسان به نحوي با آن سر و کار دارد، شعوري بر آن حاکم است و در پشت آن، شعوري ديگري نهفته است که در بعضي مواقع ممکن است همان اسب تراوا باشد. به عبارت ديگر همانطور که ماده، ضد ماده، و انرژي، ضد انرژي وجود دارد، شعور، ضد شعور نيز جزئي از اجزاي جهان هستي مي باشند، لذا همواره ما در معرض شعور و ضد شعور قرار داريم که بسيار هوشمندانه عمل مي کنند.
ذهن انسان پيچيدگيهاي بسيار زيادي دارد و از فيلترهاي محافظ بسيار قوي برخوردار مي باشد، فيلتر عقلي، راه ورود هر گونه اطلاعاتي را که با منطق و باورهاي ما مغايرت داشته باشد مي بندد، ذهن قادر است اطلاعاتي را که به آن مي رسد، مورد پردازش دقيقي قرار بدهد حتي اگر وارونه باشد. در ستاد مرکزي ذهن، محدوديتي براي فهم زبانهاي مختلف نيست و هر مطلبي به هر زباني براي اين ستاد قابل فهم بوده و به کار گرفته مي شود.اين سطح از ذهن، جزئي از ناخودآگاهي بوده، که ما به آن واقف نيستيم، ولي اثرات آن بر روي عملکردهاي انسان ظاهر مي شود.
با استفاده از همين اصل، شبکه منفي، کليه اطلاعات غلط خود را به ستاد مرکزي ذهن انسان مي رساند و رفتار او را تحت تاثير قرار داده و تمايلات او را به سمت دلخواه هدايت مي کند، از جمله اين موارد مي تواند هدايت به سمت اعتياد باشد.
دوره تي دي - جلسه 4 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر