۱۳۹۳-۰۱-۱۳

ارتباط كنترل ذهن و ترك عادت!

ارتباط كنترل ذهن و ترك عادت!


سوال: يكسري از عادت هاي انسان به خاطر تمايلاتي است كه دارد، مثلا ميل به كشيدن سيگار، آيا اين كار مي تواند كمكي كند كه سيگار كشيدن ترك شود؟


پاسخ:
به طور جانبي كمك مي كند، به اين صورت كه آن بخشي كه از شما جدا شده، از ذهن شما جدا شده و برنامه اي رويش نوشته شده مبني بر سيگار، آن از شما جداست و ديگر در اختيار شما نيست آن نرم افزار در اختيار شما نيست و دارد مستقل عمل مي كند. اين به طور جانبي يك كمك چند درصدي را مي كند، كمك هاي ديگر هم در حاشيه آن ها هم چند درصد، چند درصد، چند درصد آن ها هم وقتي جمع مي شود اين ماجرا مي تواند هدفمند شود، اگر منظورتان صرفا اين قضيه است. موضوع هاي مختلف از جاهاي مختلف مثلا يك كسي كه سيگار مي كشد، تشعشع دفاعي هم به دردش بخورد يا فرادرماني هم به دردش بخورد چون آنجا بايد نفوذ شود، يك برنامه هايي پاك شود. چندين موضوع، مثلا كنترل تشعشع منفي هم باز يك جاهايي را بتواند برايش پوشش دهد. چندين مسئله وجود دارد، از مسئله ي بينشي تا خيلي قضاياي ديگري كه بايد انجام داد.

اصولا انساني كه در مسير كمال مي رود به نقطه نظرهايي مي رسد و در اين نقطه نظرها زندگي برايش تعريف مي شود و اين تعريف مبتني بر اين مي شود كه اقيانوس مواجي داريم كه اسمش زندگي است، وقتي در اقيانوس هستيم هر آن احتمال آمدن موج سهمگيني است، اين انتظار را دارد. لذا بحث، چون يكي از دلايل پناه بردن به بحث مواد مخدر حالا ديگر فرق نمي كند سيگار و غيره هر چي كه بگوييم، توجيه برخورد با ناملايمات زندگي است. اما وقتي كه متوجه شويم، ولي تا قبل از اين كه با اطلاعات كمال برخورد كند توجيهاتي را برايش مي آورد كه توجيهات قوي است؛ الان شاد است بايد سيگار بكشد، الان غمگين است بايد سيگار بكشد، الان صبح است بايد سيگار بكشد، الان ... يعني براي هر چيزي توجيه اش را مي آورد ولي اين توجيهات در بحث فاز كمال از بين مي رود. حالا اگر طرف سيگار مي كشد، مي گويد مي خواهم سيگار بكشم ديگر نمي گويد به اين دليل و به آن دليل و به آن دليل تا حالا وقتي كه آن تغييرات نرم افزاري و اين ها رويش پياده شود.


مطالب دوره سه عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر