نحوه انتخاب جنين (1)
نوزادي كه متولد مي شود، دو تا نوزاد مثل هم هستند؟ داشته شخصيتي شان و فكري شان و دورني شان مثل هم است؟ نيست. حالا دوباره ما از زندگي قبلي چطور مي آييم اينجا؟ اگر اين را پاسخ دهيم حالا بحث بخشي از جبر و نحوه انتخاب اين مركب توسط چيزي كه مي آيد سوار اين مركب مي شود، اين را صحبت كنيم دوباره مي بينيم زندگي قبلي و چيزي كه آمده سوار شده روي اين مسئله تأثير دارد. دو تا بچه كنجكاوي متفاوتي دارند، دو تا بچه چون چيزهايي كه بر نهاد حاكم است، چيزي را كه نوزاد مي آورد نهاد است.
يك بحثي فطرت است، فطرت ثابت است، نرم افزار ثابتي است، مادربُرد ثابتي است همگي مان داريم كه در دوره ? راجع به نفس صحبت مي كنيم اينها را همه را باز مي كنيم. از زندگي قبلي چيزي كه اينجا آمده ظاهرا نهاد، طينت؛ اصل دوري از درد، اصل حصول نتيجه در كوتاه ترين مدت، اصل لذت جويي، اصل عطف به خود، و اصول ديگر. اينها مي بينيم در بچه ها متفاوت است يك بچه اي بسيار عجول است، يك بچه اي نيست يك بچه خيلي كنجكاو است يكي نيست. اگر يك خانواده اي ? تا بچه داشته باشند- يك خانواده قديمي تر- ? تا بچه شان هر كدام شان يك شخصيت كاملا مجزايي دارند، درست است يا نه؟ پس اين مسئله صرفا به والدين ارتباطي نداشته است و شخصيتي كه اينها دارند.
نحوه انتخابي كه اينجا صورت گرفته، از زندگي قبلي تنها چيزي كه ما مي فهميم يعني از ماحصل آن زندگي است ما تشعشعات متوجه مي شويم از جمله تشعشعات يك جين را. يك جنين مركبي است كه آماده شده است تا چند ماه مركب خالي است و فقط تشعشعي دارد، تشعشعي كه دارد سواد ما از زندگي قبلي طوري است كه جذب اين تشعشعات مي شويم....
خلاصه كلام آمدن ما به اينجا از زندگي قبلي سواد ما در زندگي قبلي اين است كه ما تشعشعاتي را متوجه مي شويم. فرض كنيد يك تعدادي سنگ را در معرض ديد شما قرار بدهيم مثلا پنجاه نوع سنگ را در معرض ديد شما قرار بدهيم بگوييم هر كسي مي تواند يك نمونه از اين سنگ ها را انتخاب كند يعني بگويد من از اين مي خواهم، ما برايش بياوريم. و در بين اين سنگ ها از شيشه اي كه هيچ ارزش ندارد داشته باشيم تا ياقوت و زمرد و الماس، آيا همه ما بلافاصله مي گوييم اين الماس را مي خواهيم؟ آمار كه بگيريم مي بينيم درصد قابل توجهي همان شيشه بي ارزش را انتخاب كردند چون تشعشع و تلألو خاصي داشته آن را، بعضي ها آن شيشه هاي رنگي را و ... و ياقوت و زمرد، چه كسي درست انتخاب كرده است؟ چه كسي قيمتي ترين را انتخاب كرده است؟ آن كسي كه آگاهي دارد پس در واقع بعضي از ما جذب تشعشعات يكي سنگي شديم كه چيزي نداشته است...
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
نوزادي كه متولد مي شود، دو تا نوزاد مثل هم هستند؟ داشته شخصيتي شان و فكري شان و دورني شان مثل هم است؟ نيست. حالا دوباره ما از زندگي قبلي چطور مي آييم اينجا؟ اگر اين را پاسخ دهيم حالا بحث بخشي از جبر و نحوه انتخاب اين مركب توسط چيزي كه مي آيد سوار اين مركب مي شود، اين را صحبت كنيم دوباره مي بينيم زندگي قبلي و چيزي كه آمده سوار شده روي اين مسئله تأثير دارد. دو تا بچه كنجكاوي متفاوتي دارند، دو تا بچه چون چيزهايي كه بر نهاد حاكم است، چيزي را كه نوزاد مي آورد نهاد است.
يك بحثي فطرت است، فطرت ثابت است، نرم افزار ثابتي است، مادربُرد ثابتي است همگي مان داريم كه در دوره ? راجع به نفس صحبت مي كنيم اينها را همه را باز مي كنيم. از زندگي قبلي چيزي كه اينجا آمده ظاهرا نهاد، طينت؛ اصل دوري از درد، اصل حصول نتيجه در كوتاه ترين مدت، اصل لذت جويي، اصل عطف به خود، و اصول ديگر. اينها مي بينيم در بچه ها متفاوت است يك بچه اي بسيار عجول است، يك بچه اي نيست يك بچه خيلي كنجكاو است يكي نيست. اگر يك خانواده اي ? تا بچه داشته باشند- يك خانواده قديمي تر- ? تا بچه شان هر كدام شان يك شخصيت كاملا مجزايي دارند، درست است يا نه؟ پس اين مسئله صرفا به والدين ارتباطي نداشته است و شخصيتي كه اينها دارند.
نحوه انتخابي كه اينجا صورت گرفته، از زندگي قبلي تنها چيزي كه ما مي فهميم يعني از ماحصل آن زندگي است ما تشعشعات متوجه مي شويم از جمله تشعشعات يك جين را. يك جنين مركبي است كه آماده شده است تا چند ماه مركب خالي است و فقط تشعشعي دارد، تشعشعي كه دارد سواد ما از زندگي قبلي طوري است كه جذب اين تشعشعات مي شويم....
خلاصه كلام آمدن ما به اينجا از زندگي قبلي سواد ما در زندگي قبلي اين است كه ما تشعشعاتي را متوجه مي شويم. فرض كنيد يك تعدادي سنگ را در معرض ديد شما قرار بدهيم مثلا پنجاه نوع سنگ را در معرض ديد شما قرار بدهيم بگوييم هر كسي مي تواند يك نمونه از اين سنگ ها را انتخاب كند يعني بگويد من از اين مي خواهم، ما برايش بياوريم. و در بين اين سنگ ها از شيشه اي كه هيچ ارزش ندارد داشته باشيم تا ياقوت و زمرد و الماس، آيا همه ما بلافاصله مي گوييم اين الماس را مي خواهيم؟ آمار كه بگيريم مي بينيم درصد قابل توجهي همان شيشه بي ارزش را انتخاب كردند چون تشعشع و تلألو خاصي داشته آن را، بعضي ها آن شيشه هاي رنگي را و ... و ياقوت و زمرد، چه كسي درست انتخاب كرده است؟ چه كسي قيمتي ترين را انتخاب كرده است؟ آن كسي كه آگاهي دارد پس در واقع بعضي از ما جذب تشعشعات يكي سنگي شديم كه چيزي نداشته است...
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر