ارتباطات خاص
و يک مطلب ديگه هم که توصيه کردم و براي ما ايجاد مشکل کرده، يعني مشکل عمد مجموع? ما بوده؛ حواشيي است که بعضي از دوستان به موضوعِ عرفان کيهاني اضافه کردن. حالا مطالب جديد رو ديگه خودتون در جريان هستين که مطالبي بوده که شخصي است! يعني آگاهيها و مسائلي که افراد دريافت ميکنن شخصي و مختصّ خودمونه!
يه ارتباط عام و جنرال بوده همه تجربه کرديم و يه ارتباطات خاص هست که براي هر کسي بايد بياد و توش تجربه بکنه و ببينه که به چي ميرسه و چي پيدا ميکنه. توي سوگند نامه تون هم هست "و از يافته هاي خود"! خُب؟ اين فراموش شده که از يافته هاي خود قرار نبوده که سوء استفاده بشه. بنابر اين مشکل عمده يي که البته من براي دوستان سري قبل هم مفصّلتر توضيح دادم اينه که عمد? اشکالات بر سر اينه که گفته ميشه فلان کس اينو گفت، يعني توي زندان البته منظورمه، يا ايرادي که به ما ميگيرن، در اينه که فلان مربي اينو ميگه! فلان چيز اين کار رو کرده! فلان کس اينجوري شده و عمده اشکالات روي حاشيه است. روي خود موضوع به اصطلاح ما تونستيم همواره دفاع موثر داشته باشيم يا حداقل ايراد خيلي مهمي وارد نشده.
پس در واقع انتقال بديم به سايرِ دوستان که ما برگشت مي کنيم به اون الفباي ناقصي که تونستيم تا آخرين فعّاليّتهامون، تونستيم بياييم و اون رو پايه گذاري بکنيم، ولي الفباي ناقصيه! حتّي الفبا هم کامل نشده که چه بخواد به اصطلاح بعد از اون چيزي با اون نوشته بشه! يا يک فونداسيون ناقصي اجرا شده روش ساختموني اجرا نشده که حالا بعضي از دوستان ممکنه بيان روي اين بخوان برج درست کنن! درست شد؟
و حالا دوستاني که چه خود شما که اينجا تشريف دارين و چه با دوستان ديگري که در ارتباط هستيد؛ موضوع اينه که برگرديم به امانتداري، برگرديم به همون اصلِ موضوعي که خود ما بصورت عام باهاش سروکار داشتيم. حواشي رو بذاريم کنار! روي حاشيه ها هيچکس مانوري نياد! هيچکس چيزي نگه چون درست نيست، غلطه! کاملاً حاشيه ها فقط براي خود فرده! و براي وقتيکه قراره بياد و مطرح بشه و اينها، اشکالات عديده يي ايجاد ميکنه که شايد بعضاً اگر بياييم بين خودمون ببينيم درگيرش هم شديم، حملات، بيرون ريزيها و مسائل مختلفي که خودتون بهتر استحضار دارين.
اين دو تا موضوع خيلي به ما ميتونه کمک بکنه و بقيّ موارد خُب تا اينجا دفاع شده و باز هم قابل دفاع هست. البته وضعيّتي که پيش رو داريم، يا من بصورت مشروط آزاد ميشم و بهانه يي که موجوده اينه که من اگه بيام بيرون ميگن فعّاليّت ميکني دوباره فعّاليّت و فلان. بنده هم عرض کردم که نه! من ديگه فعّاليّتي ندارم. خُب اين ميشه آزادي مشروطي که الان قانوناً به من تعلّق ميگرفته.
بخشي از بيانات بسيار مهم استاد طاهري
ديدار با استاد - نوروز 92