۱۳۹۳-۰۱-۱۲

عدالت الهي!

عدالت الهي!


سر يك چهارراه يك عده اي از اين طرف دارند مي گويند « خداكند چراغ زودتر سبز شود! » اين مثال را قبلا داشتيم، يك عده اي از آن طرف مي گويند « خدا كند باز سبز بماند كه ما رد شويم! » خدا بايد گوش به حرف چه كسي بدهد؟

عدالت چي مي گويد؟ يك عده اي اين طرف، يك عده اي آن طرف، هر روز يك عده اي دعا مي كنند باران بيايد، يك عده اي دعا مي كنند باران نيايد. يك عده اي مي گويند ارزان شود يك عده اي دعا مي كنند نشود چون هر دسته اي منافع خودش را مي بيند و براساس منافع خودش دعا مي كند عدالت چي مي گويد؟ عدالت چطوري است؟ اگر ما اين بحث را ادامه بدهيم و بسط دهيم متوجه مي شويم روي زمين قانون حكم فرماست و قانون در خدمت عدالت است و آنجا يك تايمر تعيين مي كند كه كي قرمز شود كي سبز شود. البته بعضي ها با كمك موجودات غيرارگانيك دخل و تصرف هايي مي كنند كه آن جاي خودش بماند.

اما به هر صورت روي زمين قانون حكم فرماست و قانون متضمن جاري شدن عدالت است. در خيلي از دعاهايي كه مي كنيم در آن دعاها ما نمي دانيم چي داريم مي گوييم البته قبلا هم اشاره اي داشتيم، وقتي مي گوييم « خدا كند اين چراغ سبز بماند » يعني « خدايا تو ظلم بكن به آن وري ها كه آن طرف چهارراه هستند به اينها ظلم كن اينها را نگه دار تا من رد شوم! » مفهومش در واقع اين است.

خيلي از دعاهاي ما در واقع كفر است خيلي از دعاهاي ما اشكالات اساسي دارد ! يعني ما از خدا- البته نمي توانيم- از او بي عدالتي مي خواهيم در واقع خيلي از دعاهاي ما نشان مي دهد كه ما مفهوم عدالت را نمي دانيم، نشان مي دهد كه ما چقدر در بهر منافع خودمان و خودشيفتگي خودمان هستيم. و خلاصه اگر اين بحث باز شود ممكن است خيلي از اين حرف ها را نتوانيم بزنيم البته در ترم ? هم اشاره اي به اين قضيه داشتيم و خدايي كه آنجا بود خدايي بود كه وسيله بود و خيلي از حرف هاي ما يا دعاهاي ما با يك وسيله بود كه ما داشتيم با يك وسيله اي صحبت مي كرديم.


مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر