تزكيه تشعشعي!
ما صبح تا شب تشعشعات منفي مختلفي از ما ساطع مي شود ببينيم اساس اين تشعشعات منفي كه مي خواهيم راجع به آن صحبت كنيم اساسش چيست. خاطرتان باشد مثالي را قبلا زديم گفتيم اگر اين خانم از ايشان بپرسد « اين كيف را، اين مانتو را شما از كجا خريديد؟ » ايشان جواب ندهد من سؤال مي كنم آيا از نظر قانوني ايشان گير است؟ از نقطه نظر شرعي ايشان گير است؟ از نقطه نظر عرف؟ از نظر اخلاق؟ از هر نظر شما مد نظر قرار بدهيد ايشان گير نيستند. اما وقتي كه مي آييم از نقطه نظر دنياي كيفيت يعني دنياي عرفان مسئله را مورد بررسي قرار مي دهيم ايشان همين كه مي خواهد جواب ندهد و مي رود در فاز پيچاندن كه ايشان را بپيچاند ايجاد تشعشع منفي مي كند. ممكن است كه بعد از اين پيچاندن احساس رضايت طري هم بكند و بگويد « خوب پيچاندمش! » ولي مي رود آن طرف يك ساعت بعد شبش يكدفعه مي بيند سردرد شديدي دارد، دل پيچه دارد، حالش زياد خوب نيست، حالش زياد رو به راه نيست. خوب چي مي خواهيم بگوييم؟
پس با اين حساب ما دو نوع تزكيه پيدا مي كنيم يك تزكيه رفتاري است يك تزكيه تشعشعاتي است. حالا تزكيه تشعشعاتي اش را نشنيديم، يا اصلا برخورد نداشتيم همه اش از ما تزكيه رفتاري خواستند « ن طور برو، اين طور بيا، اين را بگو، آن را نگو، اين جور بنشين، اينجور پاشو » درست است؟ رفتار از ما خواستند و علم الرفتار، علم رفتار، روانشناسي. آنجا هم كه اين رفتار زير نظر قرار گرفته است و شده است يك علمي نهايتش اين است. اما آيا اين همه مسئله است؟ همه مسئله نيست اينجا مي آييم مي بينيم من دستم را تكان بدهم پشتش يك تشعشعي خوابيده است، من هر چي بگويم هر كاري بكنم پشتش تشعشعات خوابيده است اين ديگر الان براي ما لااقل زبان ملموسي است.
بنابراين ما به يك تزكيه مي رسيم كه تزكيه تشعشعاتي است، دنيا دنياي كيفيت است وقتي دنيا دنياي كيفيت است تشعشعات وجودي ما هم اين وسط حساب مي آيد و در حساب است صرفا ظاهر ما نيست كه ظاهر ما، رفتار ما موجه است درست رفتيم، درست آمديم همه چي درست است. اما اين بخش تشعشعات كه صبح تا شب از ما ساطع مي شود و منفي است با ما چه مي كند؟ آيا همين طور بي حساب و كتاب است؟ هر چي ايجاد شد، هر چي نشد، مثل آن ماجراي حرص خوردن يكدفعه آمديم ديديم كه اين هم انرژي پتانسيل منفي است اين هم حساب و كتاب دارد اين هم ما را درگير مي كند...
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
ما صبح تا شب تشعشعات منفي مختلفي از ما ساطع مي شود ببينيم اساس اين تشعشعات منفي كه مي خواهيم راجع به آن صحبت كنيم اساسش چيست. خاطرتان باشد مثالي را قبلا زديم گفتيم اگر اين خانم از ايشان بپرسد « اين كيف را، اين مانتو را شما از كجا خريديد؟ » ايشان جواب ندهد من سؤال مي كنم آيا از نظر قانوني ايشان گير است؟ از نقطه نظر شرعي ايشان گير است؟ از نقطه نظر عرف؟ از نظر اخلاق؟ از هر نظر شما مد نظر قرار بدهيد ايشان گير نيستند. اما وقتي كه مي آييم از نقطه نظر دنياي كيفيت يعني دنياي عرفان مسئله را مورد بررسي قرار مي دهيم ايشان همين كه مي خواهد جواب ندهد و مي رود در فاز پيچاندن كه ايشان را بپيچاند ايجاد تشعشع منفي مي كند. ممكن است كه بعد از اين پيچاندن احساس رضايت طري هم بكند و بگويد « خوب پيچاندمش! » ولي مي رود آن طرف يك ساعت بعد شبش يكدفعه مي بيند سردرد شديدي دارد، دل پيچه دارد، حالش زياد خوب نيست، حالش زياد رو به راه نيست. خوب چي مي خواهيم بگوييم؟
پس با اين حساب ما دو نوع تزكيه پيدا مي كنيم يك تزكيه رفتاري است يك تزكيه تشعشعاتي است. حالا تزكيه تشعشعاتي اش را نشنيديم، يا اصلا برخورد نداشتيم همه اش از ما تزكيه رفتاري خواستند « ن طور برو، اين طور بيا، اين را بگو، آن را نگو، اين جور بنشين، اينجور پاشو » درست است؟ رفتار از ما خواستند و علم الرفتار، علم رفتار، روانشناسي. آنجا هم كه اين رفتار زير نظر قرار گرفته است و شده است يك علمي نهايتش اين است. اما آيا اين همه مسئله است؟ همه مسئله نيست اينجا مي آييم مي بينيم من دستم را تكان بدهم پشتش يك تشعشعي خوابيده است، من هر چي بگويم هر كاري بكنم پشتش تشعشعات خوابيده است اين ديگر الان براي ما لااقل زبان ملموسي است.
بنابراين ما به يك تزكيه مي رسيم كه تزكيه تشعشعاتي است، دنيا دنياي كيفيت است وقتي دنيا دنياي كيفيت است تشعشعات وجودي ما هم اين وسط حساب مي آيد و در حساب است صرفا ظاهر ما نيست كه ظاهر ما، رفتار ما موجه است درست رفتيم، درست آمديم همه چي درست است. اما اين بخش تشعشعات كه صبح تا شب از ما ساطع مي شود و منفي است با ما چه مي كند؟ آيا همين طور بي حساب و كتاب است؟ هر چي ايجاد شد، هر چي نشد، مثل آن ماجراي حرص خوردن يكدفعه آمديم ديديم كه اين هم انرژي پتانسيل منفي است اين هم حساب و كتاب دارد اين هم ما را درگير مي كند...
مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر