۱۳۹۳-۰۱-۲۷

بخشندگي

بخشندگي

يعني مي بايستي خلقت باشد و آدم قرار بوده که خليفه الله شده، که اليه راجعون کند.

بحث تعالي يعني بگويد:بيا اين هم نهايت تعالي،
هيچ خساستي نبود، هر چه بود عرضه کردم. اين مفهوم تعالي است،

وقتي مي گوئيم خداي متعال، وقتي مي گوئيم بخشنده، تا چه حدّ بخشنده است؟
راجع به نسبت بخشندگي صحبت کرديم، يک کسي ميلياردر است دست مي کند در جيبش و صد هزار تومان به يک نفر مي دهد، يک نفر هم همه دارائي او صد هزار تومان است و صد هزار تومان مي دهد، کدامشان بخشنده هستند؟ آنها مثل هم نيستند. درست است که از نظر کمّي ما نگاه مي کنيم و مي گوئيم هر دو صد هزار تومان بخشيدند، امّا با هم فرق دارند، پس مسئله نسبت پيش مي آيد

و بحث ديگر قابليّت ما از بخشندگي او، استفاده ما از بخشندگي او چقدر است؟ الان که صفر است، پس با توجّه به اين تعاريف ما مي دانيم که بايد کجا برويم، چطور برويم !

حکايت همان بچه چهار ساله است که پدر ثروتمندش به او مي گويد که پسرم هر چه بخواهي از اين ثروتم استفاده کن. اين بچه چهار ساله چه استفاده اي مي تواند از اين ثروت بکند؟ هيچي. نهايتاٌ يک اسباب بازي يا يک آبنبات چوبي و ... ولي همين بچه بزرگ مي شود و مي گويد بابا بده، برو بنشين توي خانه، لازم نيست ديگر بروي و زحمت بکشي.

ما هم تا کجا بايد بدويم ؟!

دوره 8 - جلسه 1 - زنگ 2 - استاد طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر