۱۳۹۳-۰۱-۱۸

تعريف گناه در دنياي عرفان!

تعريف گناه در دنياي عرفان!


پس در واقع تزكيه تشعشعي يك مسئله اي است كه اولا به ما شناخت داد، به ما بينش داد الان متوجه شديم كه دست تكان دادن ما، قدم زدن ما، همه حركات دارد تشعشعاتي را مي دهد به اصطلاح حساب و كتاب دارد، حساب و كتاب ظريفي دارد. مرحله بعد متوجه شديم كه بايد اين حساب و كتاب دست مان بيايد و ما تشعشع منفي اش را به سمت صفر سوق بدهيم.

آن چيزي كه در شرع گناه نبود، در عرفان گناه به حساب مي آيد؛ همان كه توضيح داديم مي گويد اين كيف را از كجا خريدي؟ ايشان خلاصه يك چيزي مي گويد، اين گناه نبود، اشكالي نداشت ولي در عرفان در دنياي كيفيت گناه است!

كوچك ترين تشعشع منفي ايجاد شود اين گناه در دنياي عرفان است يعني «مو را از ماست كشيدن» اما آسان تر از آنجاست، آنجا نمي توانيم كار كنيم ولي اينجا مي توانيم كار كنيم. آنجا هر چي مي گويند « اين را نگو اين را بگو اينجوري كن آنجوري كن» فايده ندارد يك گوش در است يك گوش دروازه است! ولي اينجا با وجودي كه مشكل است اما هر كدام مان بعد از يك مدتي خودمان را زير نظر بگيريم مي بينيم تشعشعات منفي ما كمتر شده است، درست يا نه؟ به هر حال خيلي از مفاهيم براي مان روشن تر مي شود بينش قضيه براي ما از همه چيز مهمتر است بينش قضيه، نحوه نگرش ما به هستي و حالا بعدا مي آييم مي بينيم بعدها با ظرافت بيشتري با اين قضيه برخورد مي كنيم. ظرافتي كه به هستي نبايد كوچك ترين تشعشع منفي بدهيم حالا چطور و چگونه اش بماند.


مطالب دوره چهار عرفان حلقه
استاد محمد علي طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر