۱۳۹۳-۱۰-۰۸

یکی از ادراکاتی که در مسیر هست و

در آگاهی که دریافت کردیم اینطوری است که ذاتمان اصلا خدایی است.
یکی از ادراکاتی که در مسیر هست و یک نقطه و جزء همان مسیر هست، اینکه ذات هر چیزی به تعبیری خدائیست.
حالا ما نمی بینیم، دید ما ارتقاء ندارد ما در واقع هر چیزی ظاهرش را می بینیم؛ این را پرتش می کنیم، آن را لگد می زنیم، این یکی را تخریب می کنیم ... برای اینکه ظاهر بینیم.
یکی از مظاهر شرک عمومی که انسان به آن مبتلا است ظاهر بینی است چرا ؟ چون ظاهر را می بینیم، او را نمی بینیم، در واقع انکارش می کنیم. در واقع ما داریم بخش ذات هر چیزی را انکار می کنیم. هر چیزی را ما به راحتی می توانیم لگد مال بکنیم چرا ؟ چون نمی توانیم آن ذات را ببینیم و آن ذات پوشیده باقی می ماند، پس هم بعبارتی کفر است و بعبارتی چیزهای دیگری پیش می آید.
در واقع انسان نفسا در کفر به سر می برد؛ همان ظلوما جهولا و یا عیسی مسیح می فرمایند: انسان ذاتا گناهکار است ...
در ترم دو یک بخشهایی را پیدا کردیم که خود شیفته به دنیا می آئیم و انسان ذاتا چون ظاهر بین است و تولدش با ظاهر بینی است و ظاهر بینی خودش پوشاندن حق است و هر چیزی که حقش کتمان بشود بعبارتی کفر است.
استاد محمد علی طاهری ، دوره شش تصویری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر