تمرکز ... گستردگی !
اولین ارتباط امروز ارتباط گستردگی است. این ارتباط، ارتباط مهمی است.
دوستان حتما به خاطر دارند از دوره یک ما روی مساله ای به نام تمرکز مانور ندادیم. مگر این که به صورت لحظه ای و گذرا به تمرکز معطوف شده باشیم، اما به طور مشخص ما کار معینی بر اساس تمرکز نداشتیم. در حالی که شاید مکتبی نباشد که روی تمرکز کار نکرده باشد.
علت این که ما روی تمرکز ارتباط مشخصی نداشتیم،
این است که برای ما تمرکز یعنی زندانی شدن.
زندانی شدن در یک کلمه، یک حرف، یک واژه یا یک مانترا.
در کوتاه مدت این خوب است.
برای کسی که ذهن پریشانی دارد و می خواهد ذهن خود را یک جا جمع کند،
اما برای یک مسیر طولانی مدت خوب نیست.
ممکن است منظور دیگران از روی تمرکز، مثلا روی یک موسیقی بحث حضور باشد که ما به این حضور از راه دیگری می رسیم.
اما به نظر ما بحث قفل شدن روی یک ذکر یا مانترا دو اشکال در طولانی مدت ایجاد می کند:
- یکی ایجاد قفل می کند و خود آن ذکر در ذهن ملکه می شود و خودش شروع می کند به چرخش و گردش و ملکه شدن یعنی کنترل آن ذکر از دست فرد خارج شده است.
این مساله که چیزی از دست ما خارج بشود اشکال دارد، ولو این که مانترای خوبی باشد. حالا ما باید تلاش کنیم آن مانترا را کنترل کنیم.
- مشکل دیگر این است که این قفل شدن ما را در یک سطح و سطوحی متوقف می کند. یعنی متوجه می شویم در مسیری که ما می خواهیم دنبال کنیم، ما را پایین نگه می دارد.
کاری که ما می خواهیم بکنیم انعکاس در سطح عالم هستی است.
چرا ما باید گسترده بشویم؟ جواب این است که:
فهم او در خور هر هوش نیست
حلقه او سخره هر گوش نیست
بحث عظمت هستی در اذهان افراد معمولی جا نمی گیرد.
وقتی راجع به حکمت و عدالت و ... صحبت می کنیم
متوجه می شویم که این کشش و گستردگی در اذهان عادی وجود ندارد.
برای این که ما قادر بشویم در سطح هستی و کلان با یک سری مسائل و مباحث منطبق بشویم یک راه وجود دارد، ما باید رشد کنیم و به گستردگی برسیم
نه این که بخواهیم آن عظمت را بکشیم در سطح خودمان !
خوب این دو تز مختلف است.
یک جا من می خواهم آن عظمت کوچک بشود و در حد فهم من بشود،
یک جا من می خواهم بروم گسترده بشوم و بتوانم در سطح عالم هستی انعکاس پیدا کنم.
ما باید در سطح عالم هستی انعکاس پیدا کنیم.
دوره 7 - استاد طاهری
اولین ارتباط امروز ارتباط گستردگی است. این ارتباط، ارتباط مهمی است.
دوستان حتما به خاطر دارند از دوره یک ما روی مساله ای به نام تمرکز مانور ندادیم. مگر این که به صورت لحظه ای و گذرا به تمرکز معطوف شده باشیم، اما به طور مشخص ما کار معینی بر اساس تمرکز نداشتیم. در حالی که شاید مکتبی نباشد که روی تمرکز کار نکرده باشد.
علت این که ما روی تمرکز ارتباط مشخصی نداشتیم،
این است که برای ما تمرکز یعنی زندانی شدن.
زندانی شدن در یک کلمه، یک حرف، یک واژه یا یک مانترا.
در کوتاه مدت این خوب است.
برای کسی که ذهن پریشانی دارد و می خواهد ذهن خود را یک جا جمع کند،
اما برای یک مسیر طولانی مدت خوب نیست.
ممکن است منظور دیگران از روی تمرکز، مثلا روی یک موسیقی بحث حضور باشد که ما به این حضور از راه دیگری می رسیم.
اما به نظر ما بحث قفل شدن روی یک ذکر یا مانترا دو اشکال در طولانی مدت ایجاد می کند:
- یکی ایجاد قفل می کند و خود آن ذکر در ذهن ملکه می شود و خودش شروع می کند به چرخش و گردش و ملکه شدن یعنی کنترل آن ذکر از دست فرد خارج شده است.
این مساله که چیزی از دست ما خارج بشود اشکال دارد، ولو این که مانترای خوبی باشد. حالا ما باید تلاش کنیم آن مانترا را کنترل کنیم.
- مشکل دیگر این است که این قفل شدن ما را در یک سطح و سطوحی متوقف می کند. یعنی متوجه می شویم در مسیری که ما می خواهیم دنبال کنیم، ما را پایین نگه می دارد.
کاری که ما می خواهیم بکنیم انعکاس در سطح عالم هستی است.
چرا ما باید گسترده بشویم؟ جواب این است که:
فهم او در خور هر هوش نیست
حلقه او سخره هر گوش نیست
بحث عظمت هستی در اذهان افراد معمولی جا نمی گیرد.
وقتی راجع به حکمت و عدالت و ... صحبت می کنیم
متوجه می شویم که این کشش و گستردگی در اذهان عادی وجود ندارد.
برای این که ما قادر بشویم در سطح هستی و کلان با یک سری مسائل و مباحث منطبق بشویم یک راه وجود دارد، ما باید رشد کنیم و به گستردگی برسیم
نه این که بخواهیم آن عظمت را بکشیم در سطح خودمان !
خوب این دو تز مختلف است.
یک جا من می خواهم آن عظمت کوچک بشود و در حد فهم من بشود،
یک جا من می خواهم بروم گسترده بشوم و بتوانم در سطح عالم هستی انعکاس پیدا کنم.
ما باید در سطح عالم هستی انعکاس پیدا کنیم.
دوره 7 - استاد طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر