نفس و اجزای آن!
این موضوعات را باید با ارتباطاتی مثل ارتباط گستردگی درک کنیم.
در مسأله نفس بخش های متعددی وجود دارند.
ما الان بخش هایی را مورد بررسی قرار می دهیم که در این زندگی با آنها سر و کار داریم.
در نفس ما با من عقلانی و من عشقانی سر و کار داریم.
این دو عقل بحث کمّی وجود و کیفی وجود را دنبال می کنند.
یک بخش هم داریم به نام روح که بخش هادی است و می خواهد در هر زندگی ما را از هر مرتبه به مرتبه بالاتر بکشاند.
پس آنجایی که در قرآن درباره روح صحبت می کند، منظورش روح هادی است!
این روح هادی شرح وظیفه ما را به سمت بالاتر و راهکارهایی برای هر مرحله از زندگی به ما نشان می دهد.
مثلاً در این برهه از زندگی یکی از کارهایی که می کند این است که به ما احساس گم کردن چیزی را داده و اگر این احساس را نداشتیم اولین چیزی که پیدا می کردیم تا ابد ارضا بودیم اما با وجود روح هر چیزی تاریخ مصرف پیدا کرده است.
این روح باعث می شود که مسأله کمال تحقق پیدا کند.
با کمک روح تاریخ مصرف هر مسأله زمینی بعد از مدتی می رسد و ما روی یک مسأله زمینی قفل نمی شویم. اگر روح نبود ما برای همیشه روی زمین قفل می شدیم ولی الان در جهت کمال ما روی چیزی قفل نمی شویم و روح پیگیری مسائلی که ابعاد غیر زمینی دارد را تقویت می کند.
در نفس بحث همزاد هم پیش می آید که گفتیم (Assistant)هست و اگر نباشد بخشی از مسائل حل نشده باقی می ماند.
گفتیم که بخشی ازعدالت الهی و حکمت الهی به کمک این همزاد جاری می شود و گفتیم اگر وکیل مدافع ها نباشند ماجراها حل نمی شود.
افراد می گویند خدا وسیله ساز است.
خوب این وسیله چه طوری پیش می آید؟ طبق چه معیاری؟
این وسیله سازی دیمی نیست. این اتفاقات قانونمند پیش می آید و همزاد قانونمند حکمت الهی را جاری می کند.
و راساً کاری را می کند که برایش برنامه ریزی شده است.
پس باید بدانیم که عدالت و حکمت الهی باید قانونمند باشد و دیمی و دلخواهی نیست.
دوره 7
استاد محمد علی طاهری
این موضوعات را باید با ارتباطاتی مثل ارتباط گستردگی درک کنیم.
در مسأله نفس بخش های متعددی وجود دارند.
ما الان بخش هایی را مورد بررسی قرار می دهیم که در این زندگی با آنها سر و کار داریم.
در نفس ما با من عقلانی و من عشقانی سر و کار داریم.
این دو عقل بحث کمّی وجود و کیفی وجود را دنبال می کنند.
یک بخش هم داریم به نام روح که بخش هادی است و می خواهد در هر زندگی ما را از هر مرتبه به مرتبه بالاتر بکشاند.
پس آنجایی که در قرآن درباره روح صحبت می کند، منظورش روح هادی است!
این روح هادی شرح وظیفه ما را به سمت بالاتر و راهکارهایی برای هر مرحله از زندگی به ما نشان می دهد.
مثلاً در این برهه از زندگی یکی از کارهایی که می کند این است که به ما احساس گم کردن چیزی را داده و اگر این احساس را نداشتیم اولین چیزی که پیدا می کردیم تا ابد ارضا بودیم اما با وجود روح هر چیزی تاریخ مصرف پیدا کرده است.
این روح باعث می شود که مسأله کمال تحقق پیدا کند.
با کمک روح تاریخ مصرف هر مسأله زمینی بعد از مدتی می رسد و ما روی یک مسأله زمینی قفل نمی شویم. اگر روح نبود ما برای همیشه روی زمین قفل می شدیم ولی الان در جهت کمال ما روی چیزی قفل نمی شویم و روح پیگیری مسائلی که ابعاد غیر زمینی دارد را تقویت می کند.
در نفس بحث همزاد هم پیش می آید که گفتیم (Assistant)هست و اگر نباشد بخشی از مسائل حل نشده باقی می ماند.
گفتیم که بخشی ازعدالت الهی و حکمت الهی به کمک این همزاد جاری می شود و گفتیم اگر وکیل مدافع ها نباشند ماجراها حل نمی شود.
افراد می گویند خدا وسیله ساز است.
خوب این وسیله چه طوری پیش می آید؟ طبق چه معیاری؟
این وسیله سازی دیمی نیست. این اتفاقات قانونمند پیش می آید و همزاد قانونمند حکمت الهی را جاری می کند.
و راساً کاری را می کند که برایش برنامه ریزی شده است.
پس باید بدانیم که عدالت و حکمت الهی باید قانونمند باشد و دیمی و دلخواهی نیست.
دوره 7
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر