این صفات که ذکر می کنید، همگی صفات مذموم بشری است. اما شما میگویید محو شدن از صفات بشری. آیا مقصود شما از صفات بشری، صفات ناپسند بشر است؟
بگذر از نقش دو عالم خواه نیک و خواه بد
تا ز بی نقشیت نقشی جاودان آید پدید
همان که می گوییم ما خوبیم، می شود یک پابند دیگر؛ می شود یک غرور از جنس دیگر. همین که به عبادت کردن غره شویم، این دوباره خودش مشکلات دیگری ایجاد می کند. لذا این بی نقشی است که به آن می گوییم محو شدن. در برابر عظمت او خوب بودن ما و در برابر رحمانیت او رحمانیت ما قابل توجه نیست. ما چیزی برای عرضه نداریم. لذا سرلوحه سیر و سلوک «حذف من» است.
در راه خودشناسی باید یک بی نقشی ایجاد شود. یعنی باید برویم به سمت حذف من. بزرگترین مانعی که در مقابل خودمان داریم و درسش را ابلیس داد، همین بود که ابلیس گفت من از آدم برترم. بزرگترین مشکل ما این من است. هر کاری بکنیم حتی کار خوب، همان کار خوب می شود وبال گردنمان؛ مگر این که به نظرمان نیاید؛ چه برسد به این که بخواهیم به رخ بکشیم. چون این می شود من جدید. هر منی اعم از خوب یا بد در این ماجرا مانع و پابند است.
مصاحبه شماره چهار با استاد محمد علی طاهری
بگذر از نقش دو عالم خواه نیک و خواه بد
تا ز بی نقشیت نقشی جاودان آید پدید
همان که می گوییم ما خوبیم، می شود یک پابند دیگر؛ می شود یک غرور از جنس دیگر. همین که به عبادت کردن غره شویم، این دوباره خودش مشکلات دیگری ایجاد می کند. لذا این بی نقشی است که به آن می گوییم محو شدن. در برابر عظمت او خوب بودن ما و در برابر رحمانیت او رحمانیت ما قابل توجه نیست. ما چیزی برای عرضه نداریم. لذا سرلوحه سیر و سلوک «حذف من» است.
در راه خودشناسی باید یک بی نقشی ایجاد شود. یعنی باید برویم به سمت حذف من. بزرگترین مانعی که در مقابل خودمان داریم و درسش را ابلیس داد، همین بود که ابلیس گفت من از آدم برترم. بزرگترین مشکل ما این من است. هر کاری بکنیم حتی کار خوب، همان کار خوب می شود وبال گردنمان؛ مگر این که به نظرمان نیاید؛ چه برسد به این که بخواهیم به رخ بکشیم. چون این می شود من جدید. هر منی اعم از خوب یا بد در این ماجرا مانع و پابند است.
مصاحبه شماره چهار با استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر