به طور مکرر اشاره داشته ايد که عرفان، رشدي کيفي است که

 به طور مکرر اشاره داشته ايد که عرفان، رشدي کيفي است که به کشف و درک حقيقت هستي منجر مي شود. به چه دليل اين کشف براي شما اهميت دارد و نقش رازگونگي و حيرت انگيزي اين ادراک در سيراب کردن روح تشنه انسان چيست؟

بسم الله الرحمن الرحيم. شناخت خدا مي تواند يک بار از منظر عقل صورت بگيرد که ما بياييم به نظم و مهندسي عالم نظر کنيم و با توجه به عقل و استدلال پي ببريم که خدا هست و از اين طريق به شناخت او نزديکتر شويم.

اما يک بار اين شناخت از راه دل و از طريق ادراک شهودي است و از طريقي است که عقل و استدلال نمي تواند جاي آنرا بگيرد و اين منظر خاصي است و موضوع دنياي عرفان در واقع يک چنين نزديک شدني است که ما در واقع بتوانيم به پشت صحنه و کيفيت جهان نگاه کنيم.

کميت آن را در چارچوب علم و عقل مورد بررسي قرار دهيم و بُعد کيفي آن را از راه دل و شهود بشناسيم. قاعدتا وقتي بتوانيم طرح پشت مهندسي خلقت يا آنچه در پشت صحنه قرار گرفته است را نگاه کنيم، به يک حيرت غير قابل توصيف مي­رسيم و با يک عظمتي مواجه مي شويم که به ما احساس عجز و ناتواني در مقابل چگونگي اين طراحي مي دهد و روز به روز به نا کارآمد بودن علم خودمان در رابطه با تعريف هستي مي رسيم که به آن احساس فقر در مقابل غني بودن خداوند مي گوييم.

مصاحبه شماره چهار با استاد محمد علي طاهري