نفس یا سرویس!
پس نکته ای وجود دارد و آن، این است که در طول تاریخ وقتی گفتند «نفس»، آمدند سرویس را تعریف کردند. هر وقت آمدند دزدی با ماشین را تعریف کنند آمدند تعویض روغن را تعریف کردند!
که اگر تعویض روغن نمی شد این ماشین دزدی نمی کرد؟
مورد ما مثل همین ماشین اینقدر اشتباه است!
تا گفتند نفس، گفته اند خور و خواب و خشم و شهوت. که حالا سعی می کنیم راجع به همه اینها صحبت کنیم. پس صورت مسأله معلوم شد که هر وقت گفتند نفس آمدند توپیدند به سرویس، که چرا خوردی و خوابیدی و شهوت داشتی؟ نمی گویند تو که این وسیله را سرویس کردی چرا راننده را تجهیز نکردی؟ بعد این نرم افزار هنگ می کند!
همه ما زاییده شهوت هستیم. این موضوع درباره آدم ها فرق نمیکند، از اول خلقت اینطور بوده است. این نرم افزار قدرتمند است، اطلاعات را کنار هم می چیند و پردازش می کند و می بیند تناقض وجود دارد و اینجاست درک نمی کند و نمی تواند عمل کند و هنگ می کند.
مگر این که به تفکیک برایش تعریف داشته باشیم. صورت مسأله الان این است که من شب باید بخورم و بخوابم اما می خواهم بروم کمال باید چه کار کنم؟ یکی آمده گفته نخورید، کمال پیدا می کنید. اما می بینیم مردم آفریقا غذا گیرشان نمی آید بخورند اما دریغ از ذره ای آگاهی!
یا می آیند می گویند شهوت مانع کمال است، اما می رویم می بینیم که یک عده مشکل دارند و شهوت ندارند اما دریغ از ذره ای آگاه!
پس می بینیم که نه به فقر است و نه به ثروت. پس چه باید کرد؟
آن وقت به یک مدیریت می رسیم. مدیریت وجود!
ما شناسایی می کنیم که این مرکب بی گناه است و این که چه کسی دارد این ماشین را می راند را باید بررسی کنیم.
ما الان می فهمیم کجا، چه اشکالی است و یقه چه کسی را باید بگیریم؟
بعضی ها می گویند این نفس را باید بکشیم. حالا خودشان زاییده همین نفس هستند. آن کسی که تو می خواهی آن را بکشی، اگر بکشی موتورت می سوزد. پس می بینید که ما در طول تاریخ مسائل را جا به جا نگاه کردیم.
دوره ۷
استاد محمد علی طاهری
پس نکته ای وجود دارد و آن، این است که در طول تاریخ وقتی گفتند «نفس»، آمدند سرویس را تعریف کردند. هر وقت آمدند دزدی با ماشین را تعریف کنند آمدند تعویض روغن را تعریف کردند!
که اگر تعویض روغن نمی شد این ماشین دزدی نمی کرد؟
مورد ما مثل همین ماشین اینقدر اشتباه است!
تا گفتند نفس، گفته اند خور و خواب و خشم و شهوت. که حالا سعی می کنیم راجع به همه اینها صحبت کنیم. پس صورت مسأله معلوم شد که هر وقت گفتند نفس آمدند توپیدند به سرویس، که چرا خوردی و خوابیدی و شهوت داشتی؟ نمی گویند تو که این وسیله را سرویس کردی چرا راننده را تجهیز نکردی؟ بعد این نرم افزار هنگ می کند!
همه ما زاییده شهوت هستیم. این موضوع درباره آدم ها فرق نمیکند، از اول خلقت اینطور بوده است. این نرم افزار قدرتمند است، اطلاعات را کنار هم می چیند و پردازش می کند و می بیند تناقض وجود دارد و اینجاست درک نمی کند و نمی تواند عمل کند و هنگ می کند.
مگر این که به تفکیک برایش تعریف داشته باشیم. صورت مسأله الان این است که من شب باید بخورم و بخوابم اما می خواهم بروم کمال باید چه کار کنم؟ یکی آمده گفته نخورید، کمال پیدا می کنید. اما می بینیم مردم آفریقا غذا گیرشان نمی آید بخورند اما دریغ از ذره ای آگاهی!
یا می آیند می گویند شهوت مانع کمال است، اما می رویم می بینیم که یک عده مشکل دارند و شهوت ندارند اما دریغ از ذره ای آگاه!
پس می بینیم که نه به فقر است و نه به ثروت. پس چه باید کرد؟
آن وقت به یک مدیریت می رسیم. مدیریت وجود!
ما شناسایی می کنیم که این مرکب بی گناه است و این که چه کسی دارد این ماشین را می راند را باید بررسی کنیم.
ما الان می فهمیم کجا، چه اشکالی است و یقه چه کسی را باید بگیریم؟
بعضی ها می گویند این نفس را باید بکشیم. حالا خودشان زاییده همین نفس هستند. آن کسی که تو می خواهی آن را بکشی، اگر بکشی موتورت می سوزد. پس می بینید که ما در طول تاریخ مسائل را جا به جا نگاه کردیم.
دوره ۷
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر