کنترل تشعشعات منفی ارادی در قدیم!
يكي دو تا مثال بزنم، ببينيم قديم چه كار مي كردند، به چه صورتي عمل مي كردند. مثلا اگر يك كسي مي خواسته برود مسافرت حتما يك مراسمي را ترتيب مي دادند، مثل اسفند و اينها گفتيم كارش چيه، حتما يك تشريفاتي علم
مي كردند، اين تشريفات كاري به خودي خود انجام نمي داده و كاري به خودي خود انجام نمي دهد. بلكه مثلا ببينيد چه كار مي كرده؛
مثلا مي گويند «آَش پشت پا » حالا اين مسافر كه عازم است، به محض اينكه مي رود افراد نشينند پشت سرش «نكند اينجور، نكند آن جور، نكند، نكند، نكند! » شروع كنند به بمباران تشعشعات منفي، چكار مي كردند؟ گفتند كه آقا سرشان را گرم كنيم! «آَش پشت پا » آش پشت پا يعني آقا ديگ ببر، ديگ بيار، نخود ببر، آي پاك كنيد، آي آي ... و اين زمان را مي گرفته از افراد كه بنشينند، ارادي تشعشع منفي بفرستند و آن اختلال شعوري را ايجاد كنند. بنابراين سرشان را گرم مي كردند تا اين آش درست شود. وقتي هم كه درست مي شد، تقسيم كردن مي خواسته و و و ..
يكدفعه يك روزي از آن گذشته و در اين يك روز اضطراب، نگراني، اين مسايلي كه تشعشع منفي ايجاد مي كرده، بهرحال گريبان مسافر را مي گرفته، اين به اين صورت كنترل مي شده. ديگر آب و چيه و ...
در سرتاسر دنيا شايد قومي نباشد كه از اين مسائل نداشته باشند و همه اينها بحث كنترل ايجاد آن تشعشعات مخربّي است كه در اين مورد به كار مي رود و باعث بستگي مي شود، باعث بسته شدن مي شود.
مطالب دوره چهار عرفان حلقه / استاد محمد علی طاهری
يكي دو تا مثال بزنم، ببينيم قديم چه كار مي كردند، به چه صورتي عمل مي كردند. مثلا اگر يك كسي مي خواسته برود مسافرت حتما يك مراسمي را ترتيب مي دادند، مثل اسفند و اينها گفتيم كارش چيه، حتما يك تشريفاتي علم
مي كردند، اين تشريفات كاري به خودي خود انجام نمي داده و كاري به خودي خود انجام نمي دهد. بلكه مثلا ببينيد چه كار مي كرده؛
مثلا مي گويند «آَش پشت پا » حالا اين مسافر كه عازم است، به محض اينكه مي رود افراد نشينند پشت سرش «نكند اينجور، نكند آن جور، نكند، نكند، نكند! » شروع كنند به بمباران تشعشعات منفي، چكار مي كردند؟ گفتند كه آقا سرشان را گرم كنيم! «آَش پشت پا » آش پشت پا يعني آقا ديگ ببر، ديگ بيار، نخود ببر، آي پاك كنيد، آي آي ... و اين زمان را مي گرفته از افراد كه بنشينند، ارادي تشعشع منفي بفرستند و آن اختلال شعوري را ايجاد كنند. بنابراين سرشان را گرم مي كردند تا اين آش درست شود. وقتي هم كه درست مي شد، تقسيم كردن مي خواسته و و و ..
يكدفعه يك روزي از آن گذشته و در اين يك روز اضطراب، نگراني، اين مسايلي كه تشعشع منفي ايجاد مي كرده، بهرحال گريبان مسافر را مي گرفته، اين به اين صورت كنترل مي شده. ديگر آب و چيه و ...
در سرتاسر دنيا شايد قومي نباشد كه از اين مسائل نداشته باشند و همه اينها بحث كنترل ايجاد آن تشعشعات مخربّي است كه در اين مورد به كار مي رود و باعث بستگي مي شود، باعث بسته شدن مي شود.
مطالب دوره چهار عرفان حلقه / استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر