۱۳۹۲-۱۲-۲۴

جان (نیروی محرکه من متحرک) ... نیروی حیات (نیروی محرکه مرکب) !

جان (نیروی محرکه من متحرک) ... نیروی حیات (نیروی محرکه مرکب) !

جان یک عاملی است جاودانه.
یعنی نیروی محرکه من متحرک است.
نیروی حیات هم نیروی محرکه مرکب است.

در بحث عامیانه ما فکر می کنیم، کسی که مرگش می رسد، جانش تمام شده است، اما جان آن نیرویی است که منتقل می شود!

این جان ابدی است و جزء بخشی است که إنالله می کند و پشت ماجرای وجود را پر کرده است:

آنچه معشوق است صورت نیست آن
خواه عشق این جهان و خواه عشق آن جهان

آن چه بر صورت تو عاشق گشته ای
چون برون شد جان چرا پس هشته ای

صورتش بر جاست این زشتی ز چیست؟
عاشقا وا بین که معشوق تو چیست

تو عاشق صورت نیستی، تو عاشق جان هستی، تو عاشق من متحرک هستی، نه این صورت، فکرمی کنید عاشق صورتید!

علتش هم این است که وقتی جان، جسم را ترک می کند و می رود، چرا از آن جسم فرار می کنید و نمی توانید عاشق او باشید.

پس بحث عشق، ارتباط من های متحرک است، ولی ما آن را در غالب من های زمینی مشاهده می کنیم.
یعنی پشت ماجرا، معشوق اصلی ما چیز دیگری است.

اما در ظاهر دنبال آن هستیم، چون حقیقت قضیه را نمی دانیم در ظاهر جستجو می کنیم در حالی که ما عاشق جان شدیم و عاشق پشت ماجرای این قضیه، یعنی جان جانان!

دوره 7
ستاد محمد علی طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر