۱۳۹۲-۱۲-۲۴

یک جا میگوئیم سلام بر حسین،

سلام بر حسین ... لعنت بر یزید!

یک جا میگوئیم سلام بر حسین، این حرف در فاز مثبت است ولی وقتی می گوئیم لعنت بر یزید بلافاصله به فاز منفی می رویم.

اما وقتی از زاویه معرفتی این کلمات را بیان کنیم، هر دو در فاز مثبت است.
سلام بر حسین یعنی من راه حسین را انتخاب کردم و لعنت بر یزید یعنی من راه یزید را نمی روم، در فاز مثبت باشیم هر دوتا مثبت است!

اما یک بحثی ما داریم به نام تأثیر پذیری ذهن از کلام.
البته در مورد افراد معمولی که تا بگویند لعنت می روند به فاز منفی.
اما اگر همان فرد عادی این مسأله را در داستان بخواند که (فلان کس به فلان کس گفت لعنت بر تو باد) نمی رود در فاز منفی.

اگر واکنش احساسی نشان بدهیم، می رویم در فاز منفی.

اگر با واکنش احساسی بگوئیم مرگ بر آمریکا می رویم در فاز منفی ولی اگر با واکنش معرفتی بگوئیم مرگ بر آمریکا فاز مثبت است، یعنی من راه آمریکا را نمی روم.

عادت ذهنی ما این است که شدیم تابع واژه و فورا ذهن ما می رود به فاز منفی.

اما مثلاً داریم فیلم می بینیم که می گوید (لعنت بر تو) در این حالت ما داریم گوش می دهیم و تخمه می خوریم و فاز ما نیز تغییر نمی کند. این اتفاقی است که در افراد عادی می افتد و مرتب از فاز مثبت به منفی می روند و برعکس.

مسأله دیگر هم این است که آیا در پیشگاه عدالت، ما بگوئیم لعنت بر یزید، محاکمه یزید شدت بیشتری می گیرد؟ نه.
محاکمه یزید بر اساس قانون خودش هست.
مثل این که ما الان برویم به دادسرا بگوئیم می خواهیم فلان آدم را چهار شقه کنیم، گوش به حرف ما نمی دهند، می گویند بر طبق قانون است.
همه بشر هم بگویند لعنت بر یزید، به نظر ما مربوط نیست وتابع عدالت او است!

اما من با گفتن این مطلب معرفت خودم را جاری می کنم و لعنت بر یزید یعنی من راه یزید را نمی روم.

آنجا که می گوید لعنت خدا، یعنی این راه لعنت شده است و در آن برکت نیست و این راه را نرو!

حالا من بگویم مرگ بر آمریکا و در فاز منفی برای خودم ضرر دارد.
اما در فاز مثبت یعنی من امپریالیسم را قبول ندارم.

پس ما دو گونه برخورد داریم احساسی یا معرفتی.
در برخورد معرفتی رگ گردنم نمی گیرد و وقتی می گویم لعنت بر یزید یعنی راه و روش خودم را به ضمیر ناخودآگاهم اعلام می کنم و تشعشع هم مثبت است چون خوشحالم.

دوره 7
استاد محمد علی طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر