مسأله حجاب در عرفان
ما در مورد حجاب در دوره های بالاتر صحبت خواهیم داشت.
موضوع حجاب موضوع مفصل و پیچیده ای است و ما در دوره های بعد با جزییات بیشتر وارد آن می شویم، وقتی مسائلی را مورد شناسایی قرار دادیم.
بحث انرژی نوع دوم، جاذبه و دافعه و بحث ارزش وجودی و ...
هر کدام ممکن است جدا جدا ارتباطی نداشته باشد اما بعد از این که یک سری مسائل را به هم پیوند دادیم، می فهمیم که منظور اصلی چه بوده است.
در دوره های پایین تر با انرژی نوع دوم آشنا شدیم.
که انسان معمولی بعد از این که انرژی نوع اول را کسب کرده نیاز به انرژی نوع دوم دارد.
فرد، ناخودآگاه احساس می کند ارضاء نیست.
همه چیز دارد اما احساس می کند یک چیزی کم است.
اینجا نیاز به جلب توجه و خودنمایی پیدا می کند و این نیاز با کسب انرژی نوع دوم بر طرف می شود.
گفتیم خانم و آقا ندارد و هر کدام از طریقی این مسأله را جویا هستند.
گفتیم انسان معمولی گداست. گدای جلب توجه و محبت.
اما یکی از مراحل بلوغ به خصوص بلوغ عرفانی زمانی است که بی نیازی از انرژی نوع دوم رخ می دهد.
روز اول با سجده ما را بیچاره کردند و به طور سمبلیک ما عاشق خودمان شدیم و امروز آثارش در ما هست.
یک انسان معمولی اگر مراتبی از تعالی را طی نکند، این گرایش (جذب انرژی نوع دوم) برای او یک گرایش معمولی و طبیعی محسوب می شود تا جایی که روانشناسان همین نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را یک نیاز طبیعی انسان می دانند.
اما وقتی به بحث بلوغ روانی می رسیم، می بینیم یک انسان می تواند از این که تشویق بشود، و یا از این که به او محبت بشود، بی نیاز شده و از انرژی نوع دوم فارغ شود.
همچین کسی وقتی بی نیاز شد و به این مرحله بلوغ عرفانی نزدیک شد، نماد خود نمایی در او به سمت صفر میل می کند و نیاز به جلب توجه ندارد.
این جلب توجه ممکن است در هر لباس و کسوتی انجام بشود.
مثلاً ممکن است یک نفر با یک حجاب بدتر از کسی که حجابی ندارد جلب توجه کند.
یعنی ریشه باید درست باشد، در غیر این صورت به صرف یک پوشش هیچ چیزی درست نمی شود.
چون پشت همان پوشش ممکن است جلب توجه و خودنمایی وجود داشته باشد.
شما در جوامع دیگر می بینید مظاهر خودنمایی بسیار پایین تر است و از بین رفته است.
پس یکی از مسائلی که باید ریشه ای در جامعه تعریف بشود این است که یک جامعه باید به بلوغی برسد که نیاز به خود نمایی و جلب توجه نداشته باشد.
این اولین موضوعی است که لازم است یک جامعه داشته باشد تا به حجاب مناسب برسد.
این جامعه از این به بعد آماده پذیرفتن مسائل پیچیده تر می شود.
آن مسائل پیچیده می خواهد ارزشها را پیدا و ارزیابی کند و نشان بدهد و تحقق بدهد.
دوره 6
استاد محمد علی طاهری
ما در مورد حجاب در دوره های بالاتر صحبت خواهیم داشت.
موضوع حجاب موضوع مفصل و پیچیده ای است و ما در دوره های بعد با جزییات بیشتر وارد آن می شویم، وقتی مسائلی را مورد شناسایی قرار دادیم.
بحث انرژی نوع دوم، جاذبه و دافعه و بحث ارزش وجودی و ...
هر کدام ممکن است جدا جدا ارتباطی نداشته باشد اما بعد از این که یک سری مسائل را به هم پیوند دادیم، می فهمیم که منظور اصلی چه بوده است.
در دوره های پایین تر با انرژی نوع دوم آشنا شدیم.
که انسان معمولی بعد از این که انرژی نوع اول را کسب کرده نیاز به انرژی نوع دوم دارد.
فرد، ناخودآگاه احساس می کند ارضاء نیست.
همه چیز دارد اما احساس می کند یک چیزی کم است.
اینجا نیاز به جلب توجه و خودنمایی پیدا می کند و این نیاز با کسب انرژی نوع دوم بر طرف می شود.
گفتیم خانم و آقا ندارد و هر کدام از طریقی این مسأله را جویا هستند.
گفتیم انسان معمولی گداست. گدای جلب توجه و محبت.
اما یکی از مراحل بلوغ به خصوص بلوغ عرفانی زمانی است که بی نیازی از انرژی نوع دوم رخ می دهد.
روز اول با سجده ما را بیچاره کردند و به طور سمبلیک ما عاشق خودمان شدیم و امروز آثارش در ما هست.
یک انسان معمولی اگر مراتبی از تعالی را طی نکند، این گرایش (جذب انرژی نوع دوم) برای او یک گرایش معمولی و طبیعی محسوب می شود تا جایی که روانشناسان همین نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را یک نیاز طبیعی انسان می دانند.
اما وقتی به بحث بلوغ روانی می رسیم، می بینیم یک انسان می تواند از این که تشویق بشود، و یا از این که به او محبت بشود، بی نیاز شده و از انرژی نوع دوم فارغ شود.
همچین کسی وقتی بی نیاز شد و به این مرحله بلوغ عرفانی نزدیک شد، نماد خود نمایی در او به سمت صفر میل می کند و نیاز به جلب توجه ندارد.
این جلب توجه ممکن است در هر لباس و کسوتی انجام بشود.
مثلاً ممکن است یک نفر با یک حجاب بدتر از کسی که حجابی ندارد جلب توجه کند.
یعنی ریشه باید درست باشد، در غیر این صورت به صرف یک پوشش هیچ چیزی درست نمی شود.
چون پشت همان پوشش ممکن است جلب توجه و خودنمایی وجود داشته باشد.
شما در جوامع دیگر می بینید مظاهر خودنمایی بسیار پایین تر است و از بین رفته است.
پس یکی از مسائلی که باید ریشه ای در جامعه تعریف بشود این است که یک جامعه باید به بلوغی برسد که نیاز به خود نمایی و جلب توجه نداشته باشد.
این اولین موضوعی است که لازم است یک جامعه داشته باشد تا به حجاب مناسب برسد.
این جامعه از این به بعد آماده پذیرفتن مسائل پیچیده تر می شود.
آن مسائل پیچیده می خواهد ارزشها را پیدا و ارزیابی کند و نشان بدهد و تحقق بدهد.
دوره 6
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر