۱۳۹۲-۱۲-۱۹

باز باشد که بیایی

باز باشد که بیایی
در برم چون بنمایی
و بگویی
تو ثنایی تو سمایی

باز باشد که بگویم
تو نه مایه ی کِبری
تو هُمایی، تو خدایی تو خدایی

از برم چون به در آیی
من نه آیینه ی دشتم
که دگر هیچ نماند
ز من و قامت و دستم
بی سر و پا، بدنی خُرد
در خرابات حزین ِ عالِم و مُرشد و مستم

من همانم که تو گویی
من همانم که تو خواهی
به جزین هیچ نخواهم
که تو در حرف نگُنجی و ز هر نکته رهایی ...


آگاهی 16 اسفند 92


هدیه بزرگوار همسفر سرکار خانم Maryam Mazinani با طلب خیر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر