ذهن اشتراکي
اين ذهن بي ذهني با ذهن اشتراکي فرق ميکند.
ما شعور کيهاني داريم.
حافظه کيهاني داريم ( يعني هر ذره در عالم هستي در محاصره گذشته خودش است. زمين در محاصره گذشته خودش است) الان آيا ميشود هزار سال قبل کره زمين را ديد؟ اگر بشود هزار سال نوري از زمين فاصله بگيريم مي توانيم هزار سال قبل را ببينيم.
اگر يک ناظري از جايي به ما نگاه کند که 50 هزار سال نوري با ما فاصله داشته باشد، پنجاه هزار سال قبل ما را ميبيند. پس کيهان موج به موج همه گذشته کره زمين را حفظ کرده است. هيچ واقعيتي در کيهان گم نميشود. ما الان نگاه ميکنيم به آسمان و نزديکترين ستاره به ما چهار و نيم سال نوري با ما فاصله دارد. حتي خورشيدي که الان مي بينيم خورشيد 8 دقيقه قبل است.
از جاهاي ديگر هم که به ما نگاه ميکنند گذشته ما را ميبينند.
پس هيچ گذشتهاي در جهان هستي گم نميشود و جهان هستي به عبارتي يک حافظه عظيم است.
به عبارتي هستي يک موجود زنده است. شعور، نيرو، حافظه و ذهن دارد.
در بحث ذهن ما ميتوانيم ذهن اشتراکي را مورد بررسي قرار بدهيم.
« نظر » در واقع ماجرايي است که در ذهن اشتراکي اتفاق ميافتد.
( در نظربازي ما بيخبران حيرانند )،
اين نظر در واقع از ذهن اشتراکي جاري ميشود، شعور روي آن اثر ميکند.
يعني: ذهن من ? ذهن اشتراکي ? هوشمندي ? اجرا
ما خاک را به نظر کيميا کنيم
صد درد را به گوشه چشمي دوا کنيم
( خاک: انسان - کيميا: هنر ارتقا کيفي انسان )
خوب زمان نظر کردن چقدر است؟ چيزي نزديک به صفر ثانيه.
تمام کارهايي که قرار است انجام بشود يک شاه کليد بيشتر ندارد و مکانيزم آن بحث نظر است.
شما مربي هستيد، با يک نظر لايه محافظ را تفويض ميکنيد.
خودتان با يک نظر، لايه محافظ يک ارتباط را ميگيريد.
اين ماجراي نظر در دنياي عرفان است که تا به حال کشف رمز نشده بود.
يک نفر sms مي فرستد و فقط مي نويسد تشعشع مثبت در حاليکه نه اسم دارد و نه هيچي ولي هوشمندي جاري ميشود، اينجا بحث نظر است.
در دوره يک نميتوانستيم نظر را توضيح بدهيم ميگفتيم بنويسيد روي کاغذ و هر روز نگاه کنيد.
اصل ماجرا براي ما نظربازي است، اما اين که آمار نگه داريم و کاغذ بازي کنيم، اينها تشريفات است براي تجربه خود ما هست.
اصل حرکت در دنياي عرفان آشنايي با نظر و نظر بازي است.
شما الان که در شبکه مثبت هستيد از يک راهرو بيمارستان عبور کنيد، چون نظرتان مثبت است، ماجراي نظر کردن يک طرفه انجام ميشود.
حالا بعضي از دوستان ميگويند چرا عرفان ايران؟ چون زبان اهميت دارد.
الان ما نميتوانيم بحث نظر را با ترجمه به کسي منتقل کنيم.
در روح جمعي اين نظر کردن براي ما آشناست و درکش مي کنيم اما يک آمريکايي آن درکي را که ما از نظر کردن در ناخودآگاهي خود داريم، ندارد.
دوره 6
استاد محمد علي طاهري
اين ذهن بي ذهني با ذهن اشتراکي فرق ميکند.
ما شعور کيهاني داريم.
حافظه کيهاني داريم ( يعني هر ذره در عالم هستي در محاصره گذشته خودش است. زمين در محاصره گذشته خودش است) الان آيا ميشود هزار سال قبل کره زمين را ديد؟ اگر بشود هزار سال نوري از زمين فاصله بگيريم مي توانيم هزار سال قبل را ببينيم.
اگر يک ناظري از جايي به ما نگاه کند که 50 هزار سال نوري با ما فاصله داشته باشد، پنجاه هزار سال قبل ما را ميبيند. پس کيهان موج به موج همه گذشته کره زمين را حفظ کرده است. هيچ واقعيتي در کيهان گم نميشود. ما الان نگاه ميکنيم به آسمان و نزديکترين ستاره به ما چهار و نيم سال نوري با ما فاصله دارد. حتي خورشيدي که الان مي بينيم خورشيد 8 دقيقه قبل است.
از جاهاي ديگر هم که به ما نگاه ميکنند گذشته ما را ميبينند.
پس هيچ گذشتهاي در جهان هستي گم نميشود و جهان هستي به عبارتي يک حافظه عظيم است.
به عبارتي هستي يک موجود زنده است. شعور، نيرو، حافظه و ذهن دارد.
در بحث ذهن ما ميتوانيم ذهن اشتراکي را مورد بررسي قرار بدهيم.
« نظر » در واقع ماجرايي است که در ذهن اشتراکي اتفاق ميافتد.
( در نظربازي ما بيخبران حيرانند )،
اين نظر در واقع از ذهن اشتراکي جاري ميشود، شعور روي آن اثر ميکند.
يعني: ذهن من ? ذهن اشتراکي ? هوشمندي ? اجرا
ما خاک را به نظر کيميا کنيم
صد درد را به گوشه چشمي دوا کنيم
( خاک: انسان - کيميا: هنر ارتقا کيفي انسان )
خوب زمان نظر کردن چقدر است؟ چيزي نزديک به صفر ثانيه.
تمام کارهايي که قرار است انجام بشود يک شاه کليد بيشتر ندارد و مکانيزم آن بحث نظر است.
شما مربي هستيد، با يک نظر لايه محافظ را تفويض ميکنيد.
خودتان با يک نظر، لايه محافظ يک ارتباط را ميگيريد.
اين ماجراي نظر در دنياي عرفان است که تا به حال کشف رمز نشده بود.
يک نفر sms مي فرستد و فقط مي نويسد تشعشع مثبت در حاليکه نه اسم دارد و نه هيچي ولي هوشمندي جاري ميشود، اينجا بحث نظر است.
در دوره يک نميتوانستيم نظر را توضيح بدهيم ميگفتيم بنويسيد روي کاغذ و هر روز نگاه کنيد.
اصل ماجرا براي ما نظربازي است، اما اين که آمار نگه داريم و کاغذ بازي کنيم، اينها تشريفات است براي تجربه خود ما هست.
اصل حرکت در دنياي عرفان آشنايي با نظر و نظر بازي است.
شما الان که در شبکه مثبت هستيد از يک راهرو بيمارستان عبور کنيد، چون نظرتان مثبت است، ماجراي نظر کردن يک طرفه انجام ميشود.
حالا بعضي از دوستان ميگويند چرا عرفان ايران؟ چون زبان اهميت دارد.
الان ما نميتوانيم بحث نظر را با ترجمه به کسي منتقل کنيم.
در روح جمعي اين نظر کردن براي ما آشناست و درکش مي کنيم اما يک آمريکايي آن درکي را که ما از نظر کردن در ناخودآگاهي خود داريم، ندارد.
دوره 6
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر