امروز صبح: روزی آسمانی پسرم 2
عشق آن دم که از روز ازل نازل شد
آدم از برای عطا اول صف حاضر شد
بگرفت عشق و عاشق آن معبود شد
محو تماشای رخ معشوق شد
گفتند: که تو عاشق که خواهی شد؟
گفت: هر آنکه عشق از آن او، بر من جاری شد
گفتند: عاشق او شدی؟ دیوانه خواهی شد
گفت: چه خوش حالی است دیوانگی، دیوانه خواهم شد
گفتند: این عشق از برای زمین آفریده شد
گفت: از جانب عشق پر پرش خواهم شد
گفتند: این چه بیهوده کاریست، خجل خواهی شد
گفت: بیهوده کار زمین است، من تازه پیدا خواهم شد
گفتند: برفتی در راه خطر، اذیت و آزار خواهی شد
گفت: از درد عاشقی دل بسوزد نه جان، فدا خواهم شد
گفتند: بیا دنیا را دریاب، از جانب عشق رسوا خواهی شد
گفت: مال دنیا طبل رسوایی من است، از این پس عبد و عاشق او خواهم شد
عشق آن دم که از روز ازل نازل شد
آدم از برای عطا اول صف حاضر شد
بگرفت عشق و عاشق آن معبود شد
محو تماشای رخ معشوق شد
گفتند: که تو عاشق که خواهی شد؟
گفت: هر آنکه عشق از آن او، بر من جاری شد
گفتند: عاشق او شدی؟ دیوانه خواهی شد
گفت: چه خوش حالی است دیوانگی، دیوانه خواهم شد
گفتند: این عشق از برای زمین آفریده شد
گفت: از جانب عشق پر پرش خواهم شد
گفتند: این چه بیهوده کاریست، خجل خواهی شد
گفت: بیهوده کار زمین است، من تازه پیدا خواهم شد
گفتند: برفتی در راه خطر، اذیت و آزار خواهی شد
گفت: از درد عاشقی دل بسوزد نه جان، فدا خواهم شد
گفتند: بیا دنیا را دریاب، از جانب عشق رسوا خواهی شد
گفت: مال دنیا طبل رسوایی من است، از این پس عبد و عاشق او خواهم شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر