۱۳۹۳-۰۵-۰۱

تاریخ اینو گفته که...«ایستادن در مقابل ناحق»....همیشه درس تاریخ اینه

تاریخ اینو گفته که...«ایستادن در مقابل ناحق»....همیشه درس تاریخ اینه....
تا یک جاش می گن...دریا به دهن سگ نجس نمی شه....خوب...تا جاش یکجاش اینکه ........بگو...بگو...بگو....بگو...بگو...هر چقدر دلت می خواد بگو....
آفتاب آمد، دلیل آفتاب.......گر دلیلت بایدت، از وی رخ متاب....
و به اصطلاح خود این قضیه، خودش خودش رو روشن می کنه...اگر شیادی باشه..واگر نمی دونم، این باشه...اگر هر چی باشه....خودش، خودش رو داره چی کار می کنه.... روشن می کنه....اونها هم هر چی دلشون می خواد، هر کسی بگه....
اما یک جاست که نه...پا رو در واقع، می بینید که یکی وایستاده جلو...می گه تو شیادی....خوب اینجا لازمه بهش بگیم: نه برادر من شیاد نیستم... به این دلیل...به این دلیل و دلایل شیاد نیستم...
یکجا اون مدارکت رو می گیره...پرت می کنه..می گه...نه همینی که من می گم..تو شیادی...خوب!....
.این موقعه...به اصطلاح.... دیگه موقعیست که ....حالا منتظری او بزنه....مشت بزنه!...مشت می زنی!.......
بالاخره هر کاری بکنه، دیگه با پاســـخ روبرو می شه......
دیگه برای اینکه اونوقت اگر سکوت و عقب نشینی و اینها دیگه ....گناهه.....
اونجاست که اگر متوصل به اصطلاح بحث زور بشه!...دیگه ماجرا می شه جزو تکلیف...می شه جزو وظیفه...
ایستادن در مقابل به اصطلاح ناحق......خوب.!... «ایستادن در مقابل ناحق»....
ترم چهارم، جلسه اول، زنگ اول(تصویری)
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر