۱۳۹۳-۰۴-۲۵

برخورد احساسي يا معرفتي!

برخورد احساسي يا معرفتي!


پس يك نتيجه يك خطي، ما در برخوردهاي معرفتي دو جور برخورد داريم؛ برخورد احساسي مي خواهيم بكنيم و آنجا رگ گردن مان بگيرد و بگوييم لعنت بر يزيد. يا برخورد معرفتي، من رگ گردنم هم نمي گيرد ولي راه و روش و استراتژي و تاكتيك خودم را با دو خط به ضمير ناخودآگاهم و به شما يا هر كسي دارم اعلام مي كنم، مي گويم « من راه يزيد را نمي روم » اصلا رگ گردنم هم نمي گيرد، ناراحت هم نيستم، در فاز منفي هم نيستم اتفاقا تشعشع ام هم الان مثبت است وقتي مي گويم لعنت بر يزيد. چون خوشحالم كه راه يزيد را نمي خواهم بروم، خوشحالم كه راه يزيد را نمي خواهم بروم و مي خواهم اگر بشود راه حسين را بروم. حالا اميدوارم كه اين توفيق نصيب همه باشد كه راه مان حسيني باشد نه راه يزيدي!

بنابر اين برخورد هاي احساسي يكي از مشكلات ذهني ماست؛ مثلا اينجا به شما بگويم مرگ بر آمريكا رگ گردنم هم مي گيرد، اين مشكلي را حل نمي كند، اما معرفت مسئله كه من بدانم آگاهي در مقابله و مبارزه با امپرياليسم چيه، آن است كه ضربه مي زند نه رگ گردن. بنابراين حركت هاي احساسي با ادراكي خيلي فرق مي كند!

( مطالب دوره 7 - استاد طاهری )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر